Write For Us

استاد شهرام ناظری _ تصنیف کاروان

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
675 نمایش
Published
تصنیف کاروان، شعر سعدیآواز: شهرام ناظریآلبوم: کیش مهرای ساربان آهسته رو کآرام جانم می‌رودوآن دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رودمن مانده‌ام مهجور از او بیچاره و رنجور از اوگویی که نیشی دور از او در استخوانم می‌رودگفتم به نیرنگ و فسون پنهان کنم ریش درونپنهان نمی‌ماند که خون بر آستانم می‌رودمحمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروانکز عشق آن سرو روان گویی روانم می‌روداو می‌رود دامن کشان من زهر تنهایی چشاندیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می‌رودبرگشت یار سرکشم بگذاشت عیش ناخوشمچون مجمری پرآتشم کز سر دخانم می‌رودبا آن همه بیداد او وین عهد بی‌بنیاد اودر سینه دارم یاد او یا بر زبانم می‌رودبازآی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنینکآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم می‌روددر رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخنمن خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می‌رودسعدیهنرمندان:داود گنجه‌ای: کمانچهجمشید عندلیبی: نیبهنام وادانی: سه‌تارمنصور سینکی: تارمحمد فیروزی: بربطمحمود فرهمند: تنبکفرشید عندلیبی: دفجلیل عندلیبی: سنتور
دسته بندی
موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند