Write For Us

بخشى از سخنرانى بوى خدا و آواز سالار عقيلى

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
146 نمایش
Published
باد از هر طرف می رود و گمراه است، یعنی راه معینی ندارد. در واقع حد و قامت معینی هم ندارد. صورت معینی هم ندارد. به همین دلیل بی صورتی است که مورد توجه کسانی مثل حافظ و مولانا بوده است. هم از جهت بی صورتی و هم از جهت اینکه حامل رایحه ی الهی است. بوی خوش را خودش حمل می کند به اینجا و آنجا می برد، و از جهت دیگر اینکه شاید مأنوس ترین چیز، ملموس ترین چیز برای اینکه ما عالم ارواح را دریابیم، همین مفهوم باد است، یا مفهوم هوا. خیلی ها وقتی می خواهند یک موجود رقیق و لطیف را که پهلو می زند با ارواح مثال بزنند، از هوا مثال می زنند، از باد مثال می زنند. این همانست! همان چیزی است که آن را این قدر لطیف و مطبوع کرده است، برای عارفان ما و برای شاعران ما.

حافظ از این بابت سرآمد است. انس حافظ با باد از مولانا هم بیشتر است. کلمه ی نسیم، باد، عطر اصلا در اشعار حافظ می وزد. یعنی گویی که خود حافظ همراهی با باد می کرده است:

من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی حاصل

من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت

تو گر خواهی که جاویدان جهان یکسر بیارایی

صبا را گو که بردارد زمانی برقع از رویت

و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی

برافشان تا فرو ریزد هزاران جان ز هر مویت

من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی حاصل

من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت

پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن

که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت

من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی حاصل، دو تا سرگردان را، دو تا مست را حافظ در این عالم معرفی می کند: یکی خودش و یکی هم باد صبا را.

باد صبا از بوی گیسوی معشوق مست است و سرگردان بی حاصل است، یعنی به هر راهی می رود! هر راهی، راه اوست و هیچ راهی هم راه ویژه ی او نیست! و دومی که در این مستی سرگردان است، و این مستی او را این چنین خارج از دایره و حدود عقل کرده است.

پس شعر حافظ را که اشاره کردم:

گر به نهضتگه ارواح برد بوی تو باد

عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند

نشان می دهد که حافظ کاملا از این مقوله آگاه بوده و با این ها بازی می کرده، این ها را کنار هم می نشانده و می کوشیده است که معانی تازه ای از دل آنها استخراج بکند. باد می تواند بوی خوش معشوق را به عالم ارواح ببرد یا از آنجا برای ما پیامی بیاورد و شامه ی ما را خوش کند.

دکتر عبدالکریم سروش ـ «بوی خدا»
دسته بندی
اندیشه و حکمت
برچسب
مدرسه مولانا جلال الدین, دکتر سروش, عبدالکریم سروش
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند