Write For Us

بخش «سوم» داستان ممنوعه زهره و منوچهر

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
2 نمایش
Published
این بخش یکی مونده به آخری داستانه
امیدوارم تا اینجای ماجرا لذت برده باشید
ایرج میرزا در زمانی که این شعر رو می سروده یعنی سال 1304 حدودا 52 ساله بوده و عمرش به تمام کردن این داستان قد نمیده متاسفانه و در همون سال 1304 فوت میکنه.
باید بدونیم که احتمالا بخش هایی از متن شعر به خاطر جنسیت گرایی و عقاید کهنه به دل ما نمی نشینه
چون در عصری زندگی میکنیم که تحمل این حرف ها برای نسل ما نا ممکنه اما نباید خودمون رو از شنیدن داستان های خوب محروم کنیم و در کنار شنیدن داستان بدونیم که بیشتر از یک قرن از تولد شاعر میگذره و نمیشه از انسان صد سال پیش توقع درک بالای فمینیستی داشت
که البته باید بگم
ایرج میرزا خیلی عقیده های خاص و متفاوتی درباره زنها داره که اصلا همسو و هم راستا با دوران خودش نیست
و بسیار نزدیک به اونچه که ما امروز قبول داریم هست
در اینده اگر فرصتی دست بده اونها رو هم با هم میخونیم
...


نظرتون رو برام کامنت کنید و سابسکرایب و اون انگشت قشنگه رو بفشارید
بوس به روی ماهتون
========================
لینک صفحه اینستاگرام من
https://www.instagram.com/anahita_alef/

لینک کانال تلگرام من
https://t.me/AlefAnahita
دسته بندی
تفریح و سرگرمی
برچسب
زهره و منوچهر, داستان ممنوعه, ادبیات سانسورشده
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند