Write For Us

بهترین های استاد شجریان و پروین ...وفادار

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
91 نمایش
Published
حاشا که به کس شکایتی از تو کنم
یا شکوه ی بی نهایتی از تو کنم

با هیچ کس آشناییم غیر تو نیست
هم پیش تو گر حکایتی از تو کنم
صهبای قمی
...
به روز ازل بسته ام عهد و پیمان
که من تا ابد در وفای تو باشم

اگر باده نوشم ، به روی تو نوشم
وگر زنده باشم برای تو باشم
محمد رفیع
...
چنان در قید مهرت پای بندم
که گویی آهوی سر در کمندم
گهی بر درد بی درمان بگریم
گهی بر حال بی سامان بخندم
مرا هوشی نماند از عشق و گوشی
که پند هوشمندان کار بندم
مجال صبر تنگ آمد به یک بار
حدیث عشق بر صحرا فکندم
نه مجنونم که دل بردارم از دوست
مده گر عاقلی ای خواجه پندم
چنین صورت نبندد هیچ نقاش
معاذالله من این صورت نبندم
چه جان‌ها در غمت فرسود و تن‌ها
نه تنها من اسیر و مستمندم
تو هم بازآمدی ناچار و ناکام
اگر بازآمدی بخت بلندم
گر آوازم دهی من خفته در گور
برآساید روان دردمندم
سری دارم فدای خاک پایت
گر آسایش رسانی ور گزندم
و گر در رنج سعدی راحت توست
من این بیداد بر خود می‌پسندم...
سعدی
آهنگ :چهار گاه
حبیب الله صالحی
خواننده تصنیف :پروین
آواز :سیاووش
گوینده :آذر پژوهش
شاعر :
سیمین بهبهانی / صهبای قمی / صیفی تهرانی /
محمد رفیع / سالک قهفرخی /
غزل آواز: سعدی /
مطلع تصنیف :
ببرد تا بستر من با من خندید لب می نوشت
مطلع آواز :
چنــان در قیــد مهــرت پــایبنــدم
کـه گـوئـی آهـوی سر در کمندم
همکاری :احمد عبادی / فریدون حافظی / منصور صارمی / حسن ناهید
/ جهانگیر ملک
دسته بندی
موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند