چرا رفتی چرا من بی قرارمبه سر سودای آغوش تو دارمنگفتی ماه تاب امشب چه زیباستندیدی جانم از غم نا شکیباستچرا رفتی چرا من بی قرارمبه سر سودای آغوش تو دارمخیالت گرچه عمری یار من بودامیدت گرچه در پندار من بودبیا امشب شرابی دیگرم دهز مینای حقیقت ساغرم دهچرا رفتی چرا من بی قرارمبه سر سودای آغوش تو دارمچرا رفتی چرا من بی قرارمبه سر سودای آغوش تو دارمنگفتی ماه تاب امشب چه زیباستندیدی جانم از غم نا شکیباستچرا رفتی چرا من قرارمبه سر سودای آغوش تو دارمدل دیوانه را دیوانه تر کنمرا از هردو عالم بی خبر کنبیا امشب شرابی دیگرم دهز مینای حقیقت ساغرم دهز مینای حقیقت ساغرم دهچرا رفتی چرا من بی قرارمبه سر سودای آغوش تو دارم…
- دسته بندی
- اندیشه و حکمت
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند