تجلی همیشه تازه است عارف همیشه تازه است و همیشه تازه برات دارد برای اینکه عارف ساکن نیست عارف در یک حال نیست علی الدوام در تعالی است جوشان است جریان است و در جریان انحطاطی است این جریان را عرفا بیش از هر کسی از جریان صحبت کردند و جریانی که آنها گفتهاند حتی عمیقتر از حرکت جوهری ملاصدرا است. این عالم حرکت است فیلسوف یونانی هراکلیتوس حرفی زد ـ و کسانی که دیالکتیکی فکر میکنند مرکز اندیشهشان هراکلیتوس است تا هگل و مارکس که ماتریالیست هستندـ گفت دو بار نمیشود از رودخانه عبور کرد و رودخانه یعنی جریان من میخواهم چیزی فراتر ازر هراکلیتوس بگویم که حتی یک بار هم نمیشود وارد رودخانه شد تا پات را گذاشتی داخل آب اون آب دیگر اون آب نیست لحظه هم خودش یک جریان است و ثابت نیست. حالا عرفا هر لحظه یک تجلی تازه میبیند یعنی هر لحظه یک معرفت تازه و یک نور تازه و یک حال تازه هر دم از این باغ بری میرسد از باغ هستی هر لحظه میوهی تازه میرسد ومیوهاش هم مکرر نیست زین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود جهان شما نفس شما است مرز اندیشه مرز سخن است و وقتی سخن تازه داری جهان تازه داری حالا بَراتِ حافظ تازه تازه است و در تجلی تکرار نیست.
- دسته بندی
- اندیشه و حکمت
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند