به من نگو گریه نکن این لحظه های عمرمه که قطره قطره آب میشه
وقتی میگی دوست دارم انگار زمینو آسمون رو سر من خراب میشه
بیزارم از عشق بیمارم از عشق من عاشق تنهایی و این خلوت تنهای خویشم
از من گذشته دیوونه بازی دلبسته ی میخونه و این حالت شبهای خویشم
جز غم ندیدم در سراب زندگانی نقش فریبی بوده آن شور جوانی
کو آن بهارو قصه های عاشقانه من از بهار خود ندیدم جز خزانی من نغمه ی باران سردم تصویری از فریاد دردم
وامانده ای در غربت تاریکیه فردای خویشم درمانده ای با این دل دیوونه ی شیدای خویشم
ای خالق یکتای من پیدای ناپیدای من در این نیازه بی نیازی
ای خدا تو یار من باش من گمشده در نیمه راه عمر خود غمخوار من باش
در این دیار بی کسی آواره از معوای خویشماز سرگذشتم خسته ام در ماتم دنیای خویشم
به من نگو گریه نکن این لحظه های عمرمه که قطره قطره آب میشه
وقتی میگی دوست دارم انگار زمینو آسمون رو سر من خراب میشه
بیذارم از عشق بیمارم از عشق من عاشق تنهایی و این خلوت تنهای خویشم
از من گذشته دیوونه بازی دلبسته ی میخونه و این حالت شبهای خویشم
وقتی میگی دوست دارم انگار زمینو آسمون رو سر من خراب میشه
بیزارم از عشق بیمارم از عشق من عاشق تنهایی و این خلوت تنهای خویشم
از من گذشته دیوونه بازی دلبسته ی میخونه و این حالت شبهای خویشم
جز غم ندیدم در سراب زندگانی نقش فریبی بوده آن شور جوانی
کو آن بهارو قصه های عاشقانه من از بهار خود ندیدم جز خزانی من نغمه ی باران سردم تصویری از فریاد دردم
وامانده ای در غربت تاریکیه فردای خویشم درمانده ای با این دل دیوونه ی شیدای خویشم
ای خالق یکتای من پیدای ناپیدای من در این نیازه بی نیازی
ای خدا تو یار من باش من گمشده در نیمه راه عمر خود غمخوار من باش
در این دیار بی کسی آواره از معوای خویشماز سرگذشتم خسته ام در ماتم دنیای خویشم
به من نگو گریه نکن این لحظه های عمرمه که قطره قطره آب میشه
وقتی میگی دوست دارم انگار زمینو آسمون رو سر من خراب میشه
بیذارم از عشق بیمارم از عشق من عاشق تنهایی و این خلوت تنهای خویشم
از من گذشته دیوونه بازی دلبسته ی میخونه و این حالت شبهای خویشم
- دسته بندی
- ترانه
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند