Write For Us

غزل زمانه : با صدای شاعر تیر باران شده سعید سلطانپور

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
814 نمایش
Published
سعید سلطانپور، شاعر، نمایش‌نامه‌نویس، منتقد، كارگردان تئاتر و عضو هیئت دبیران كانون نویسندگان ایران واز مبارزان مارکسیستِ دو دوره شاهنشاهی پهلوی و جمهوری اسلامی بود که در هردو دوره زندانی شد و تحت شکنجه و آزار و وَهن قرار گرفت.سعید در بیست و هفتم فروردین ۱۳۶۰ و در شب عروسی اش به وسیله پاسداران دستگیر می‌شودو پس از شصت و شش روز شکنجه در سحرگاه روز اول تیر ماه به جوخه اعدام سپرده و تیر باران شد.نغمه در نغمه ی خون غلغله زد، تندر شدشد زمين رنگ دگر، رنگ زمان ديگر شدچشم هر اختر پوينده که در خون مي گشتبرق خشمي زد و بر گرده ی شب خنجر شدشب خودکامه که در بزم گزندش، گل خونزير رگبار جنون، جوش زد و پرپر شدبوسه بر زخم پدر زد لب خونين پسرآتش سينه ی گل، داغ دل مادر شدروی شبگیر گران ماشه ی خورشید چکیدکوهی از آتش و خون موج زد و سنگر شدآنکه چون غنچه ورق در ورق خون مي بستشعله زد در شفق خون، شرف خاور شدآن دلاور که قفس با گل خون مي آراستلب آتشزنه آمد، سخن اش آذر شدآتش سينه ی سوزان نوآراستگانتاول تجربه آورد، تب باور شدوه که آن دلبر دلباخته، آن فتنه ی سرخرهروان را ره شبگير زد و رهبر شدعاقبت آتش هنگامه به ميدان افکندآنهمه خرمن خونشعله که خاکستر شدشاخه ی عشق که در باغ زمستان مي سوختآتش قهقهه در گل زد و بارآور شد
دسته بندی
ترانه
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند