مردی که دوست صمیمی اش را بخاطر ارتباط نامشروع با همسرش به قتل رساند+فیلم

مرد جوان وقتی متوجه شد همسرش با بهترین دوستش ارتباط دارد از خیانت این دو عصبانی شد و با ضربات آجر به سر و صورت رفیقش او را از پای درآورد.
احمد،27 ساله دارای دو فرزند و دو همسر است. او بعد از آن که عاشق زن دیگری شد تحمل جدایی از همسر اولش را نداشت و حتی فشار های او هم نتوانست مانع از ازدواج دومش شود.​
همسر اول احمد که از ازدواج نارحت شده بود برای انتقام گیری از شوهرش با یکی از دوستان احمد ارتباط برقرار کرد و همین موضوع باعث یک جنایت شد.
به چه اتهامی دستگیر شدی؟
قتل.
چه کسی را کشتی؟
دوستم را (رسول).
برای چه رسول را کشتی؟
با زنم اولم ارتباط داشت.
شغل شما چیه؟
جوشکارم.
درآمدت آنقدری بود که بتوانی هزینه های دو زندگی را تامین کنی ؟
بد نبود، میگذرانیدم دیگه.
چند سال است ایران آمدی؟
11 ساله.
چه وقت فهمیدی که رسول و زنت به تو خیانت کرده اند؟
صبح فهمیدم و شب رسول را فرستادم قبرستان.
در مورد روز حادثه توضیح بده؟
چند وقتی بود متوجه پیامک و تماس های مشکوکی به همسرم شده بودم تا اینکه یک روز عصبانی شدم و زنم را مجبور کردم که حقیقت را بگوید. او از من قول گرفت که نکشمش من هم قبول کردم، با شنیدن ماجرا باورم نمی شد که بهترین دوستم رسول به من خیانت کرده است.داشتم با خودم نقشه قتل رسول را می کشیدم که خودش زنگ زد و گفت: امشب با همسرانت به خونه ما بیا من هم در جواب او را به خانه خودم دعوت کردم تا با هم یک قلیانی بکشیم. رسول آمد و در حال کشیدن قلیان بودیم که یک آجر کنار دستم بود آجر را برداشتم و محکم به سر و صورت او کوبیدم.
بعد از چند دقیقه فهمیدم رسول مرده او را در گونی گذاشتم سوار بر موتور در کنار سطل آشغالی در ورامین رها کردم.
یقین داشتی که او با همسرت ارتباط دارد؟
بله، شک نداشتم.
چرا تصمیم به قتل گرفتی؟
عصبانی شدم نفهمیدم چی کار می کنم.
چرا با کسی مشورت نکردی؟
بزرگ تر من در افغانستان است و آن لحظه امکان برقراری تماس نبود.
به همسرت گفتی که رسول را کشتی؟
بله، راستش را گفتم.
همسرت چه کار کرد؟
از من خواست دیگر کاری باهاش نداشته باشم و بگذارم هرکجا که می خواهد برود.همسر اولم از خانه رفت و خبری از او نداشتم تا اینکه امروز ماموران به من گفتند او را هم دستگیر کرده اند.
رسول ازدواج کرده بود؟
بله ولی بچه نداشت.
در ایران ازدواج کردی؟
خیر با هر دو درافغانستان ازدواج کردم.
همسر دوم شما از قتل خبر دارد؟
خبر داشت اما از من خواست به پلیس زنگ بزنم و رسول را نکشم.
بعد از قتل کجا فرار کردی؟
هیچ جا، در حال کار در ساختمان بودم.
فکرش را نمی کردی دستگیر شوی؟
پنجاه درصد فکر می کردم دستگیر شوم.
چرا به افغانستان فرار نکردی؟
فایده ای نداشت، اگر می خواستم دستگیر شوم آنجا هم دستگیر می شدم.
پشیمانی؟
پشیمان هستم ولی چه کار کنم