Write For Us

نگاهی به فتوای برخی از فقهای شیعه به جواز بستن آب بر روی دشمن و جایگاه تقلید و پیروی از کارشناس

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
23 نمایش
Published
حمایت ارزی از آزاد:
https://www.patreon.com/azad579
حمایت ریالی از آزاد:
http://zarinp.al/azadfekrischool252

افراد حاضر در پادکست: مهدی احمدی، محسن پورذهبی و محمدرضا عمادی

فرض کنید فرمانده یک جنگ مشروع هستید و می‌توانید آب را بر دشمن‌تان ببندید. آیا این کار را انجام می‌دهید؟ به عنوان نمونه، معمولاً در ایام عزاداری امام حسین (ع)، این روضه را می‌شنوید که لشکریان عمر بن سعد، آب را بر امام حسین (ع) بستند و این کار به عنوان یک ظلم بزرگ از آن یاد می‌شود. اما ظلم و ستم بودن این اقدام به دلیل بستن آب بر یک انسان بود یا چون امام حسین و یارانش، انسان‌های پاکی بودند، منع آب را ظالمانه تلقی می‌کنیم؟

صاحب جواهر فقیه معروف شیعه وقتی در بحث جهاد از جنگ با مشرکین سخن می‌گوید، از هر عملی که باعث فتح و پیروزی شود دفاع می‌کند و مصادیق متعددی را نام می‌برد، از جمله آنکه می‌توان آب را بر آنها بست تا از تشنگی هلاک شوند.
صاحب جواهر با اشاره به فتوای برخی فقها مانند محمد بن مکی عاملی (معروف به شهید اول) که این اقدام (یعنی بستن آب) را غیرمجاز عنوان کرده‌اند، با فتوای او مخالفت می‌کند. (نک: جواهر الکلام، ج۲۱، ص۶۵)

مسئله وقتی جالب می‌شود که توجه کنیم مطابق برخی نقل‌های تاریخی در جنگ صفین آب را بر سپاهیان امام علی بستند، اما سپاهیان امام علی حصار را شکستند و قصد بستن آب بر سپاهیان معاویه را کردند، اما امام علی (ع) به آنها گفت: «به قدر نیازتان از آب بردارید و بگذارید آنها نیز از آب استفاده کنند. خداوند شما را بر ظلم آنها یاری کرده است.» (تاریخ طبری، ج۴، ص۵۷۲)

اما باز هم این سوال باقی می‌ماند که آیا امام علی (ع) مجاز به بستن آب بود و از روی جوانمردی با آنها این کار را نکرد؟ یا به کلی این نوع اقدامات را ظلم می‌دانست؟ مثلاً وقتی به برخی دین‌داران می‌گویید اگر دشنام به پیامبر و ائمه، مجازات مرگ دارد، پس چرا خود امامان شیعه با افرادی که به آنها فحاشی می‌کردند، برخورد نیک داشتند، جواب می‌شنوید که آنها عفو کردند نه اینکه حق کشتن آن شخص به کلی منتفی باشد.

ممکن است برخی دینداران بگویند داوری در این زمینه هیچ ارتباطی به ما ندارد. ما باید به مرجع تقلیدمان رجوع کنیم و هرچه او گفت بپذیریم. اما آیا این ادعا صحیح است؟
هاشم آقاجری سال ۸۱ در سخنرانی جنجالی پیرامون اندیشه شریعتی گفت: «رابطه‌‏ى دین‌‏شناسان با مردم رابطه‏‌ى معلم و متعلم است، نه رابطه‌‏ى مراد و مرید، و نه رابطه‌‏ى مقلِّد و مقلَّد. مگر مردم میمون هستند که تقلید کنند؟ در رابطه‌‏ى تعلم، متعلم مى‌‏فهمد و بعد عمل مى‏‌کند و بعد سعى مى‌‏کند فهمش را رشد بدهد تا روزى از این معلم بى‌‏نیاز شود...» (بازتاب اندیشه، ش۲۸)

این ادعاها معمولاً با این جواب مواجه می‌شوند که شرایط تقلید در کتب فقهی با تقلید میمون‌وار در تضاد است. در روش‌های عقلایی پیرامون رجوع به کارشناس برتر (مثل مراجعه به یک جراح) اموری مثل ایمان و عدالت در آن شرط نیست، اما فقه نه تنها کارشناس بودن بلکه کارشناس برتر بودن (اعلمیت) را در شخص مورد تقلید شرط می‌کند و به این نیز اکتفا نکرده و عدالت و ایمان را هم به آن افزوده است.

با این حال این سوال باقی است که بر فرض پذیرش کارشناس برتر بودن یک شخص (چه از طبقه روحانیت باشد و چه نباشد) و حتی فرض احراز عدالت او، آیا پیروی از هر نظر کارشناسی -و لو از بهترین کارشناسان هم باشد- روشی عقلایی است؟ آیا لازم نیست تا شخصی که به کارشناس برتر مراجعه می‌کند -با توجه به وجود اختلافات گسترده- نسبت به درستی فهم او در آن مسئله، مطمئن و خاطر جمع باشد یا حداقل گمان به اشتباه بودن تشخیص او نداشته باشد؟

#اسلام #امام_حسین #تقلید #عاشورا #اربعین #آقاجری #شریعتی #جهاد #سیاست #اخلاق #دین #جنگ #ایمان #مرتضی_مطهری #جان_رالز
دسته بندی
اندیشه و حکمت
برچسب
مرتضی مطهری, علی شریعتی, آب
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند