وقتی دل سودایی میرفت به بستانها / بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحانها / گه نعره زدی بلبل گه جامه دریدی گل / با یاد تو افتادم از یاد برفت آنها / ای مهر تو در دلها وی مهر تو بر لبها / وی شور تو در سرها وی سر تو در جانها / تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم / بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها / تا خار غم عشقت آویخته در دامن / کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
- دسته بندی
- اندیشه و حکمت
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند