Film Kamel Kafshhaye Mirza Nouroz - فیلم سینمای کفش های میرزا نوروز

کفش‌های میرزا نوروز نام یک فیلم کمدی ایرانی است به کارگردانی محمد متوسلانی و نویسندگی داریوش فرهنگ که در ۱۳۶۴ ساخته شده و بازیگرانی همچون علی نصیریان، محمدعلی کشاورز، سعید امیرسلیمانی و جمشید لایق در آن به ایفای نقش پرداخته‌اند. فیلمنامهٔ کفش‌های میرزا نوروز بر اساس کفش‌های مبارک بهرام بیضایی نوشته شده‌است. اصطلاح عامیانه کفشهای میرزا نوروز که به حالت طنز در اشاره به کهنگی یک کفش بکار میرود بعد از پخش این فیلم وارد فرهنگ عامیانه شد.
خلاصه داستان

میرزا نوروز عطاری است که حاضر نیست کفش‌های کهنه و پر از وصلهٔ خود را دور بیندازد و کفش‌هایی نو بخرد و همین امر سبب می‌شود تا مردم شهر او را دست بیندازند و مسخره کنند. همسر و فرزندان میرزا نیز که دیگر طاقت این وضع را ندارند، او را ترک می‌کنند و شرط بازگشتشان را خرید کفش‌هایی نو از سوی میرزا قرار می‌دهند. سرانجام میرزا با اکراه رضایت به خرید کفش‌هایی تازه می‌دهد و می‌خواهد که کفش‌های وصله‌خوردهٔ خود را دور بیندازد، ولی به هرکجا که پرتابشان می‌کند، کفش‌ها برایش دردسرساز می‌شوند و با خلقِ حادثه‌ای، میرزا را به نزد قاضی شهر می‌برند. این ماجرا تا آنجا پیش می‌رود که میرزا نوروز در شُرُف قصاص و از دست دادن سر خویش قرار می‌گیرد. اما در آخرین لحظه از مرگ رهایی می‌یابد و با سوزاندن کفش‌های کهنه‌اش در آتش، خود را برای همیشه از دستشان رها می‌سازد و زندگی آرامی را با همسر و فرزندانش، که به پیش او بازگشته‌اند، در پیش می‌گیرد.
Mirza Norouz Shoes is the name of an Iranian comedy film directed by Mohammad Motusalani and written by Dariush Farhang, which was made in 1985 and stars Ali Nasirian, Mohammad Ali Keshavarz, Saeed Amir Soleimani and Jamshid Layegh. The script of Mirza Nowruz shoes is based on the shoes of Mubarak Bahram Beizai. The slang term for Mirza Nowruz shoes, which is used humorously to refer to the antiquity of a shoe, entered popular culture after the release of this film.
Synopsis
Mirza Nowruz is a perfumer who is not willing to throw away his old and patched shoes and buy new ones, and this causes the people of his city to touch him and make fun of him. Mirza's wife and children, who can no longer bear this situation, leave him and make the condition of their return the purchase of new shoes by Mirza. Eventually, Mirza reluctantly agrees to buy new shoes and wants to throw away his patched shoes, but wherever he throws them, the shoes become a nuisance to him, and by creating an accident, they take Mirza to the city judge. This story goes so far that Mirza Nowruz is on the verge of retaliation and loss of his head. But at the last moment, he escapes death, burns his old shoes in the fire, frees himself from them forever, and leads a peaceful life with his wife and children, who have returned to him.
#filmjadidirani
#filmirani
#iraniancinema