Write For Us

Nazeri - Del Miravad Ze Dastamدل می رود ز دستم - ناظری - سروده مولوی

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
338 نمایش
Published
دل می رود ز دستم - ناظری - سروده حافظ

دل می‌رود ز دستم، صاحب دلان، خدا را!
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم، ای باد شُرطه، برخیز!
باشد که بازبینیم دیدار آشنا را

ده روزه مهر گردون، افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

در حلقه گل و مل، خوش خواند دوش بلبل
هاتَ الصبوح هبوا، یا ایها السکارا!

ای صاحب کرامت! شکرانه سلامت
روزی تفقدی کن، درویش بی‌نوا را

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است:
«با دوستان مروت، با دشمنان مدارا»

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

آن تلخ‌وَش که صوفی اُم الخبائِثَش خواند
اشهی لَنا و احلی، مِن قُبلة العُذارا

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی
کاین کیمیای هستی، قارون کند گدا را

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

آیینه سکندر جام می است بنگر
تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

خوبان پارسی‌گو بخشندگان عمرند
ساقی بده بشارت رندان پارسا را

حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود
ای شیخ پاکدامن، معذور دار ما را
دسته بندی
موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند