شاملو - دفتر دشنه در دیس .... سِمیرُمی
برای هوشنگ کشاورز
با سُمضربهی رقصانِ اسبش میگذرد
از کوچهی سرپوشیده
سواری،
بر تَسمهبندِ قَرابینش
برقِ هر سکّه
ستارهیی
بالای خرمنی
در شبِ بینسیم
در شبِ ایلاتیِ عشقی.
چار سوار از تَنگ دراومد
چار تفنگ بر دوشِشون.
دختر از مهتابی نظاره میکند
و از عبورِ سوار
خاطرهیی
همچون داغِ خاموشِ زخمی.
چارتا مادیون پُشتِ مسجد
چار جنازه پُشتِشون.
.
برای هوشنگ کشاورز
با سُمضربهی رقصانِ اسبش میگذرد
از کوچهی سرپوشیده
سواری،
بر تَسمهبندِ قَرابینش
برقِ هر سکّه
ستارهیی
بالای خرمنی
در شبِ بینسیم
در شبِ ایلاتیِ عشقی.
چار سوار از تَنگ دراومد
چار تفنگ بر دوشِشون.
دختر از مهتابی نظاره میکند
و از عبورِ سوار
خاطرهیی
همچون داغِ خاموشِ زخمی.
چارتا مادیون پُشتِ مسجد
چار جنازه پُشتِشون.
.
- دسته بندی
- موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند