شاملو - شکاف ... دفتر دشنه در دیس : آه، از که سخن میگویم؟.... ما بیچرا زندگانیم .... آنان به چِرامرگِ خود آگاهانند.
برای خسرو گلسرخی
________________
زاده شدن
بر نیزهی تاریک
همچون میلادِ گشادهی زخمی.
سِفْرِ یگانهی فرصت را سراسر
در سلسله پیمودن.
بر شعلهی خویش سوختن
تا جرقّهی واپسین،
بر شعلهی حُرمتی
که در خاکِ راهش یافتهاند
بردگان اینچنین.
اینچنین سُرخ و لوند
بر خاربوتهی خون شکفتن
وینچنین گردنفراز
بر تازیانهزارِ تحقیر گذشتن
و راه را تا غایتِ نفرت بریدن. ــ
آه، از که سخن میگویم؟
ما بیچرازندگانیم
آنان به چِرامرگِ خود آگاهانند.
.
برای خسرو گلسرخی
________________
زاده شدن
بر نیزهی تاریک
همچون میلادِ گشادهی زخمی.
سِفْرِ یگانهی فرصت را سراسر
در سلسله پیمودن.
بر شعلهی خویش سوختن
تا جرقّهی واپسین،
بر شعلهی حُرمتی
که در خاکِ راهش یافتهاند
بردگان اینچنین.
اینچنین سُرخ و لوند
بر خاربوتهی خون شکفتن
وینچنین گردنفراز
بر تازیانهزارِ تحقیر گذشتن
و راه را تا غایتِ نفرت بریدن. ــ
آه، از که سخن میگویم؟
ما بیچرازندگانیم
آنان به چِرامرگِ خود آگاهانند.
.
- دسته بندی
- موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند