تو زیبا نیستی من کلک زیبا آفرین دارم
تو شیدا نیستی من شور شیدا آفرین دارم
تو در بزم من این آوازه مستی به خود بستی
تو رسوا نیستی من بزم رسوا آفرین دارم
جنون گل کرد و مجنونی چو من از نو هویدا شد
تو لیلا نیستی من عشق لیلا آفرین دارم
در این گلزار از هر سو خرامد سرو آزادی
تو رعنا نیستی من چشم رعنا آفرین دارم
تو مشغول خود و من با تو در بیداری و خوابم
تو رویا نیستی من فکر رویا آفرین دارم
تو با شیرینی شعر من این سان مجلس آرایی
تو گویا نیستی من طبع گویا آفرین دارم
تو سود اشک من هستی که جوشان تر ز دریایی
تو دریا نیستی من اشک دریا آفرین دارم
تو را چون طور و خود را همچو موسی درسخن دیدم
تو سینا نیستی من برق سینا آفرین دارم
-----------------------------
خانمانسوز بود، آتش آهی، گاهی
ناله ای می شکند پشت سپاهی، گاهی
گر مقدر بشود، ملک سلاطین پوید
سالک بی خبر خفته به راهی، گاهی
قصه یوسف و آن قوم چه خوش پندی بود
بعزیزی رسد افتاده به چاهی، گاهی
هستیم سوختی ازیک نظرای اختر عشق
آتش افروز شود برق نگاهی، گاهی
روشنی بخش از آنم که بسوزم چون شمع
روسپیدی بود از بخت سیاهی، گاهی
عجبی نیست، اگر مونس یاراست رقیب
بنشیند بر گل هرزه گیاهی، گاهی
اشک در چشم، فریبندهترت میبینم
در دل موج ببین صورت ماهی، گاهی
زرد رویی نبود عیب، مرانم ازکوی
جلوه بر قریه دهد خرمن کاهی، گاهی
دارم امید که با گریه دلت نرم کنم
بهر طوفانزده سنگی است پناهی، گاهی
===================================
روشهای حمایت از برنامه بنا به درخواست مخاطبان:
1- Super Thanks
به صورت مستقیم از طریق یوتیوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=40
---------------------------------
2- درگاه پرداخت زرینپال برای داخل ایران
https://zarinp.al/barzin
به نام مسعود امجدیان
---------------------------------
3- پرداخت با ارز دیجیتال تتر
آدرس ولت TRC20:
TFfmiGFwFf5cqvooN9GwUb2aJm6Ny6gF5S
تو شیدا نیستی من شور شیدا آفرین دارم
تو در بزم من این آوازه مستی به خود بستی
تو رسوا نیستی من بزم رسوا آفرین دارم
جنون گل کرد و مجنونی چو من از نو هویدا شد
تو لیلا نیستی من عشق لیلا آفرین دارم
در این گلزار از هر سو خرامد سرو آزادی
تو رعنا نیستی من چشم رعنا آفرین دارم
تو مشغول خود و من با تو در بیداری و خوابم
تو رویا نیستی من فکر رویا آفرین دارم
تو با شیرینی شعر من این سان مجلس آرایی
تو گویا نیستی من طبع گویا آفرین دارم
تو سود اشک من هستی که جوشان تر ز دریایی
تو دریا نیستی من اشک دریا آفرین دارم
تو را چون طور و خود را همچو موسی درسخن دیدم
تو سینا نیستی من برق سینا آفرین دارم
-----------------------------
خانمانسوز بود، آتش آهی، گاهی
ناله ای می شکند پشت سپاهی، گاهی
گر مقدر بشود، ملک سلاطین پوید
سالک بی خبر خفته به راهی، گاهی
قصه یوسف و آن قوم چه خوش پندی بود
بعزیزی رسد افتاده به چاهی، گاهی
هستیم سوختی ازیک نظرای اختر عشق
آتش افروز شود برق نگاهی، گاهی
روشنی بخش از آنم که بسوزم چون شمع
روسپیدی بود از بخت سیاهی، گاهی
عجبی نیست، اگر مونس یاراست رقیب
بنشیند بر گل هرزه گیاهی، گاهی
اشک در چشم، فریبندهترت میبینم
در دل موج ببین صورت ماهی، گاهی
زرد رویی نبود عیب، مرانم ازکوی
جلوه بر قریه دهد خرمن کاهی، گاهی
دارم امید که با گریه دلت نرم کنم
بهر طوفانزده سنگی است پناهی، گاهی
===================================
روشهای حمایت از برنامه بنا به درخواست مخاطبان:
1- Super Thanks
به صورت مستقیم از طریق یوتیوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=40
---------------------------------
2- درگاه پرداخت زرینپال برای داخل ایران
https://zarinp.al/barzin
به نام مسعود امجدیان
---------------------------------
3- پرداخت با ارز دیجیتال تتر
آدرس ولت TRC20:
TFfmiGFwFf5cqvooN9GwUb2aJm6Ny6gF5S
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند