آسمان چشم او آينه کيستآن که چون آينه با من روبرو بوددرد و نفرين درد و نفرين بر سفر بادسرنوشت اين جدايي دست او بودآه...گريه مکن که سرنوشتگر مرا از تو جدا کردعاقبت دلهاي ما رابا غم هم آشنا کردبا غم هم آشنا کردچهره اش آينه کيستآنکه با من روبرو بوددرد و نفرين بر سفراين گناه از دست او بوداين گناه از دست او بوداي شکسته خاطر منروزگارت شادمان باداي درخت پرگل مننو بهارت ارغوان باداي دلت خورشيد خندانسينه تاريک منسنگ قبر آرزو بودسنگ قبر آرزو بودآنچه کردي با دل منقصهُ سنگ و سبو بودمن گلي پژمرده بودمگر تو را صد رنگ و بو بوداي دلت خورشيد خندانسينه تاريک منسنگ قبر آرزو بودسنگ قبر آرزو بود
- دسته بندی
- موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند