Write For Us

اصطلاح های کاربردی انگلیسی در مورد پول

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
151 نمایش
Published
اصطلاح های کاربردی انگلیسی در مورد پول
.
He has money to burn.
او اینقدر پول داره که میتونه بسوزونه
.
He is loaded with money.
او پر است از پول/ خیلی پولدار است
.
He is made of money.
او از پول ساخته شده/ او خیلی پولدار است.
.
He is rolling in money.
تو پول غلت میزنه.
.
He is well off.
او پولداره.
.
He was born with a silver spoon in his mouth.
وقتی به دنیا اومده قاشق نقره تو دهنش بوده
(در خانواده ی پولدار به دنیا آمده)
.
Spend money like water.
خیلی خرج کردن/ زیادی خرج کردن
.
Dirty money
پول کثیف : بدست آمده از راه نادرست
.
Easy money
پولی که آسان به دست بیاد
.
Money doesn't grow on trees.
پول رو درخت رشد نمیکنه/
علف خرس نیست که/ با زحمت به دست میاد
.
Money is no object!
پول(هزینه اش) مهم نیست!
.
Hush money
حق السکوت
.
Time is money.
وقت طلاست/ وقت پول است/ وقت ارزش دارد
.
Front money
پیش پرداخت
.
امتیاز شما به این پست؟؟ از 1 تا 20؟
.
دسته بندی
آموزش
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند