Write For Us

بحث موسیقی در اندیشهٔ مولانا، مولانا برای موسیقی فاخر قداستی بی نظیر قائل است. - از زبان کریم زمانی

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
156 نمایش
Published
فایل صوتی:
https://drive.google.com/file/d/1WK3IVk_G4VMhC4mmA9SObs-n0-_CgzqS/view?usp=sharing
--------------------------
موسیقی پیش از پیدایش انسان در دامن طبیعت وجود داشت، مولانا میگوید:
ز رعد آسمان بشنو تو آواز دهل یعنی
عروسی دارد این عالم که بستان پرجهیز آمد

آوای رعد آسمان، صدای کرات و کهکشانها، صدای جاری شدن آب در جویبارها و رودخانه ها، صدای قطرات باران، باد، آبشار، امواج دریا، فوران آتشفشانها و صدای برگهای درختان و پرندگان همه نوای موسیقی هستند.
مولانا برای موسیقی تقدس خاصی قایل بوده و میگوید:
موسیقی برای من چون شهادت است چون مومن ام شهادت و ایمانم آرزوست
موسیقی برای مولانا دو ویژگی دارد:
1- موسیقی از دل طبیعت زاییده شده و به همین دلیل با فطرت آدمی سازگار است.
2- موسیقی ریشه ای بهشتی و ماورایی دارد.

مولانا میگوید:
پس حکیمان گفته اند این لحن ها
از دوار چرخ بگرفتیم ما
بانگ گردش های چرخ است
می‌سرایندش به طنبور و به حلق

معروف است که فیثاغورس از حکمای یونان معتقد بود که افلاک دارای نغمات هستند و این نغمات را با گوشهای باطنی میتوان شنید. فیثاغورس اصول موسیقی را بر اساس این نغمات کیهانی تنظیم کرد. البته معروف است و در تاریخ ثبت شده بعدها دنباله کار فیثاغورس را بطلمیوس و اقلیدس و سایر حکما پی گرفتند.

قداستی که مولانا برای موسیقی فاخر قائل است واقعا بی نظیر است میگوید این نغمات که با انواع سازها مینوازند و یا حنجره های خدادادی و در عین حال پرورش یافته و ریاضت کشیده ترنم میکنند یادآور نغمه های بهشتی است یعنی در مرتبه عالم قدس غوغایی از نغمات برپاست که ما در روی زمین با این موسیقی ها فقط ماکتش را داریم و مولانا عالی مطرح میکند:
که ما همه اجزای آدم بوده ایم
در بهشت این ها بشنیده ایم

یعنی موسیقی هدیه آسمانیان است به اهل زمین بی جهت نیست که متون قدسی معمولا آهنگین هستند و بیخود نیست که ادعیه و اذکار و اوراد که در کلیه مذاهب است با نوعی وزن و آهنگ همراه است و تقریبا حالت سرود دارد. دعاهای ما هم آهنگین هستند مثل دعای صبا، دعای کمیل، دعای عرفه و ابو حمزه، اینها همه به لحاظ موسیقی و آهنگ خیلی زیبا هستند.

گاتاهای اوستا که قدیمترین بخش اوستا هست و سایر بخشهای اوستا هم آهنگین هستند، وداهای هندو آکنده از سرودهای مذهبی است. میدانیم که وداها هم از قدیمی ترین آثار ادبی و دینی نژاد آریا است. منظومه حماسی مها بهارات و گیتا که در هندو است همه آهنگین است .

شما قرآن کریم را نگاه کنید آیات موسیقی دارد گاهی آهنگ تند و چکشی است مثل سوره های مکی ولی در سوره های مدنی آهنگ آیات سنگین و کند میشود یعنی آهنگ متناسب با معنی تنظیم میشود. حتی در آیات قرآنی میبینیم که آهنگ واژه ها هم رعایت شده مثلا اگر لفظی مفردش نسبت به جمعش زیباتر و خوش آهنگ تر است قرآن فقط مفردش را آورده مثل کلمه ارض به معنای زمین همه جای قرآن فقط کلمه ارض آمده اراضی و ارضین نیامده چون ارض زیباتر است و برعکس کلمات جمع که زیباتر از مفردشان است مثل کلمه الباب که جمع لب است به معنای مغز و اگر لفظی چه مفردش و چه جمعش زیبا بوده هر دو آمده مثل سماء به معنای آسمان که هم سماء آمده و هم سماوات.

فطرت آدمی با موسیقی سازگار است حالا اگر موسیقی فاخر و قدسی در دسترس آدمی نباشد مذاقش با موسیقی های سبک و مبتذل انس میگیرد. ارسطو خوب گفته است که موسیقی ورزش معنوی و اخلاقی است.

شیوه تعلیمی و تربیتی مولانا به جای امر و نهی های کلیشه ای و کسالت آور ذوق آدمها را به جوشش در می آورد و وقتی ذوق آدمی ارتقا پیدا کند و لطیف شود چنین آدمی ذاتا به سراغ زشتیها نمی رود چون ارتکاب گناه متعلق به ذوقهای پست و پایین است و وقتی ذوق کسی ارتقا پیدا کرد و لطافت پیدا کرد بطور خودکار سراغ زشتیها نمی رود و یکی از راه های برانگیختن ذوق آدمها تلفیق اشعار مناسب با موسیقی فاخر است و مولانا در سرزمین آناتولی که ساکن بود یعنی در آسیای صغیر و ترکیه فعلی همین راه و روش را دنبال میگرد وقتی میگوید:
یک شبی تا روز دف را تو بزن بر نام او
تا ببینی مردگان رقصان شده اندر کفن

نگاه مولانا به خدا از چه جنسی است. میگوید خدا در هستی شادی و طرب میانگیزد و خداوند نوازنده ساز عشق است و آفرینش رقص شکوهمندی است که با ساز خدا آغاز شده و همه کائنات در رقص با خدا هستند. در غزلیات است که میگوید:
بر ضرب دف حُکمت این خلق همی‌رقصند
بی‌پرده تو رقصد یک پرده نپندارم
آواز دفت پنهان وین رقص جهان پیدا
پنهان بود این خارش هر جای که می خارم


مولانا آدمی شاد جان بود و در موسیقی ذوب شده بود.
بیدف بر ما میا که ما در سوریم
برخیز و دهل بزن که ما منصوریم
مستیم نه مست بادهٔ انگوریم
از هرچه خیال کرده‌ای ما دوریم

مولانا کلمات و اشعار و مجازات و استعارات و کنایات و تشبیهات را برای بیان حقیقت کافی نمی دانست از این رو موسیقی را والاترین هنر میشناخت.
نی حدیث راه پر خون میکند
قصه های عشق مجنون میکند

این موسیقی است که میتواند عشق را به نوعی بیان کند در حالی که زبان ما و کلام ما از بیان عشق عاجز است:
عقل در شرحش چو خر در گل بخفت
شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت

--------------------------
منبع:
کانال رسمی کریم زمانی
http://nayonafir.com
https://t.me/SunofMawlana
موضوع: موسیقی در نگاه مولانا
دسته بندی
اندیشه و حکمت
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند