Write For Us

برنامه معرفت جلسه سوم (ردپای عقل در عاشورا)

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
140 نمایش
Published
انسان دارای عقل است و نیز بر اساس عشق حرکت می کند.این دو مانعه الجمع نیستند،انسان در عین عقلانیت می تواند عاشق باشد و در عین عاشقی و شیدایی می تواند عین عقلانیت را داشته باشد بین عشق وعقل تضادی نیست عشق یک کشش بین عاشق و معشوق است و هیچ عاشقی بدون معشوق نیست،عشق بدون معشوق نداریم و عقل بدون معقول هم نداریم بعضی می گویند من عاشقم،می گوییم معشوقت کیست؟می گوید معشوق معینی ندارم من عاشق عشق هستم.خوب خود عشق می تواند معشوق باشد(عاشق عشقم و دیوانه دیوانگی) بله آدم می تواند عاشق خود عشق باشد و عشق می تواند هم عشق باشد وهم عاشق و هم معشوق.چنانچه که عقل می تواند هم عاقل باشد وهم معقول هیچ ایرادی ندارد اما به هر صورت عشق معشوق می خواهد و عقل هم معقول اگر عاشق معشوقی دارد و در جهت او با کشش و جاذبه حرکت می کند(جاذبه عشق خیلی نیرومند است)آگاهی دارد به عشق یا معشوق خودش یا نه؟اگر آگاهی ندارد و قدر معشوقش را نمی داند و عشقش جهت ندارد،عشق نیست. همانطور که جاذبه های زیادی در عالم است مثل مغناطیس اما عشق نیست جاذبه عشق نیرومندترین جاذبه و کشش های عالم است اما جاذبه ای که در آن خرد و آگاهی و درایت از ویژگی های عقل است یعنی انسان عاقل می شود.
دسته بندی
اندیشه و حکمت
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند