«ملجیه» در زبان گیلكی به معنی «گنجشک» است و «زرد ملیجه» به نوعی گنجشک سینه زرد كه در این منطقه زندگی می كند گفته می شود. استاد «ابوالحسن صبا» همیشه به اقصی نقاط ایران مسافرت میكردند و آهنگهای زیبای محلی را ثبت می كردند. قطعه «زرد ملیجه» ره آورد یكی از این سفرها به گیلان است.اجرایی از این نغمه زیبا را با سنتور زنده یاد فرامرز پایور و تمبک جاودان یاد حسین تهرانی می شنوید.
استاد فرامرز پايور در سال ۱۳۱۱ در تهران متولد شد. پدرش استاد زبان فرانسه و علاقهمند به نقاشى بود كه تابلوهاى زيادى به يادگار گذاشت. پدربزرگش، مصورالدوله، نقاش مخصوص دربار قاجار بود و آثارش را در كاخهاى گلستان و صاحبقرانيه نگهدارى مىكنند. اين دو، ويولن و سنتور را خوب مىنواختند و با استادان زمان خود معاشرت داشتند.وى در ۱۷ سالگى آموختن موسيقى را در مكتب ابوالحسن صبا آغاز كرد و در مدّت شش سال تمام رديفهاى موسيقى ايرانى را فراگرفت. پيشرفت او در اين زمينه چنان بود كه توانست بارها در كنار استاد خود ابوالحسن صبا به روى صحنه رود و آثارى را در راديو ضبط نمايد. بعضى از اين آثار اكنون در اختيار دوستداران موسيقى ايرانى است. تحصيلات ابتدايى و متوسطه را در دبستان عَسجُدى و دارالفنون تهران بهپايان برد، در سال ۱۳۳۱ به خدمت نظام رفت و در سال ۱۳۳۲ به استخدام وزارت دارايى درآمد.
پس از درگذشت صبا (۱۳۳۶)، پايور به آموختههاى خود قناعت نكرد و نزد استادانى مانند عبداللَّه دوامى، موسى معروفى و نورعلى برومند به فراگيرى رديف درويشخان، آقاحسينقلى و ميرزاعبداللَّه پرداخت و دانش موسيقى خود را در اين زمينه به كمال رسانيد. در اين دوره بود كه او بخش عمدهاى از ميراثِ بهجاىماندهى موسيقى ايرانى را به نت درآورد و اين گنجينهى گرانبها را از خطر تحريف، فراموشى و نابودى حفظ كرد. مهمترين اين آثار عبارتاند از:
- رديف آوازى موسيقى ايرانى به روايت عبداللَّه دوامى
- مجموعهى تصنيفهاى قديمى ايران از ساختههاى عارف، شيدا، سماع حضور و ...
- مجموعهى آثار درويشخان و ركنالدين مختارى
استاد پايور مدّتى هم نزد حسين دهلوى و امانوئل مليكاصلانيان آهنگسازى آموخت و از محضر اين دو استاد بهرههاى فراوان گرفت. او فعاليت خود را در زمينههاى اجرايى موسيقى ايرانى - بهويژه با سنتور - از سال ۱۳۳۴ در ادارهى كل هنرهاى زيبا (وزارت فرهنگ و هنر پيشين) آغاز كرد و همزمان با تدريس سنتور در هنرستان موسيقى ملى، برنامههايى را نيز براى تكنوازى و همنوازى همراه با ابوالحسن صبا و حسين تهرانى و ... تهيه و تنظيم مىكرد كه بهصورت كنسرت و برنامههاى راديويى اجرا و پخش مىشد. پس از تأسيس تلويزيون، پايور به اجراى برنامههاى زنده در اين رسانهى گروهى پرداخت كه در زمان خود، گام مهمى براى جلب بيشترِ توجه مردم به موسيقى سنتىِ ايران بود. در سال ۱۳۴۱ براى تحصيل زبان به انگلستان رفت و پس از گذراندن دورهاى سهساله موفق به دريافت درجهى تخصصى زبان انگليسى از دانشگاه كمبريج شد. در اواخر همين دورهى تحصيلى، چند برنامهى تكنوازى سنتور را همراه با سخنرانىهايى در معرفى موسيقى ايرانى در دانشگاههاى لندن و كمبريج اجرا كرد و بهقول خودش تحصيل زبان انگليسى را در خدمت معرفى موسيقى ايرانى گرفت. بازگشت پايور از انگلستان مصادف بود با آغاز برگزارى جشنهاى هنر شيراز. او همهساله با گروه اساتيد و گروه نوازندگان فرهنگ و هنر نمونههاى ارزندهاى از آثار بزرگان موسيقى ملى و نيز آثار خود را در اين جشنها اجرا مىكرد.
با تأسيس تالار رودكى (۱۳۴۶)، فعاليتهاى اجرايى او افزوده شد و بسيارى از آثار استادان گذشته را با ذوق و سليقهى خاص خود تنظيم و همراه با خوانندگان معروف آن زمان در اين تالار اجرا كرد. او در سال ۱۳۴۷ از وزارت دارايى به وزارت آموزش و پرورش (سازمان مبارزه با بىسوادى) منتقل و در سال ۱۳۵۵ بازنشسته شد.
فرامرز پايور، هنرمندى منظم، دقيق و پاىبند اصول اخلاقى است. توصيهى جدّى ايشان به همكاران و شاگردان، همواره احترام به پيشكسوتان و نيز داشتن انضباط در كار و خوشقولى بوده است. درك عالىِ او از رمزها و نكتههاى دقيق موسيقى ايرانى، استعداد كمنظيرش در شناخت گوشههاى رديف و تكنيك ممتازش در نوازندگى سنتور سبب شده است تا او را استادى برجسته در اين زمينه بشناسند. تلاش بىدريغ استاد پايور براى حفظ و اشاعهى آثار ارزشمند موسيقى ملى ايران در زمينهى تأليف و تدوين نيز بسيار پربار است. گردآورى رديف آوازى و مجموعهى تصنيفهاى قديمى به روايت عبداللَّه دوامى كه از سوى مؤسسهى فرهنگى هنرى ماهور منتشر شده است، اهتمام در چاپ و انتشار رديفهاى ابوالحسن صبا و تأليف منابع مختلف براى نوازندگان سنتور - از مبتدى تا عالى - شامل پيشدرآمد، چهارمضراب، رنگ و انواع ضربىها و قطعههاى مختلف در تمام دستگاهها و آوازها، بخشى از اين تلاش است. آثار موسيقايىِ ضبط شدهى او شامل دو بخش عمدهى آثار گذشتگان (تصنيفها و قطعههاى مختلف) و آثارى است كه وى براى سنتور و اركستر، ساخته و تنظيم كرده است. ...
حسين تهرانى را عموماً در موسيقى ايرانى بهنام تمبكنواز مىشناسند. بهطور قطع او بهترين و ماهرترين تمبكنوازى است كه تا امروز در موسيقى ايران ظهور كرده است اما استادىِ يك هنرمند با مهارت او در نواحتن ثابت نمىشود. تفاوت بين نوازندهى ماهر و استاد همين است كه نوازندهى ماهر فقط در فن نوازندگى مهارت دارد ولى استاد موسيقى، در تمام اطراف و جوانب آن ساز بهخصوص مطالعه دارد و آنچه را كه در موسيقى به هر نحوى از انحا ارتباطى با كار و رشتهى تحقيقى او پيدا مىكند جستجو و تفحص كرده و بر آن تسلط كامل پيدا مىكند. حسين تهرانى نيز همانند ابوالحسن صبا از اين نوع موسيقىدانان بود.
اولاً تهرانى تمام دستگاههاى موسيقى ايرانى را بهخوبى مىشناخت و حتا با گوشههاى دورافتاده و غيراصلى نيز آشنايى كامل داشت، ثانياً تقريباً تمام تصانيف و كارعملها و ضربىهاى قديمى را كه پيش از او معمول بود، از حفظ داشت و خود نيز با اشعارى كه از قدما حفظ كرده بود فىالبداهه روى تمبك آورده، به آواز مىخواند. ...
- دسته بندی
- ترانه
- برچسب
- زرد ملیجه, فرامرز پایور, حسین تهرانی, ابوالحسن صبا