Write For Us

صحبت‌های جنجالی احمد شاملو درباره موسیقی سنتی ایران و پاسخ اساتید موسیقی ایران به او

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
107 نمایش
Published
موسیقی ما - «افسوس كه اين موسيقي جرثومه فساد و تباهي جان است». این را «احمد شاملو» درباره‌ی موسیقی سنتی ایران گفته است. مردی که نظریات‌ش درباره‌ی موسیقی سنتی ایران همواره حاشیه‌های بسیار زیادی ایجاد کرده است، خود می‌گفت به دلایل اقتصادی و فرهنگی نتوانست از کودکی سراغِ موسیقی برود و آن‌‌گاه که صدای پیانوی دخترانِ همسایه را می‌شنیده افسوس می‌خورده که چرا جای آنان نیست؛ آنان معمولا اتودهای «شوپن» را می‌نواختند و «شاملو» برای آنکه بتواند دقیق‌تر به آنها گوش دهد، به پشتِ بامِ خانه‌‌شان می‌رفته و به نوای موسیقی‌شان گوش می‌داده است.

او البته بعدتر، چند سالی قواعد کمپوزیسیون را خواند که نیمه‌کاره رهایش کرد؛ اما می‌گفت: «شعر در او عقده‌ی فروخورده‌ی موسیقی است.» عقده‌ای که بعدها با استفاده از واژگانی چون گیتار شکسته، سمفونی تاریک، نت‌های بی‌شتاب سکوت در شعرهایش تا حدودی فروکش کرد.
او در یکی از گفت‌وگوهایش به صراحت درباره‌ی پیوندش با موسیقی گفت: «روزگاری همه‌ی آرزوهایم در موسیقی‌دان شدن به بن‌بست رسید. بعد به شعر پرداختم. شعر در من، التیام یافتن زخم موسیقی است. من می‌بایست یک آهنگساز می‌شدم، که فقر مادی و فرهنگی خانواده غیرممکن‌‌اش کرد.»

شاملو همچنین یک بار در گفت‌وگویی، این سخنِ «کافکا» را نقل کرد که: «لذت پیچیده‌ای که از موسیقی حاصل می‌شود، لذت خطرناکی است؛ اما شعر می‌کوشد پیچیدگی لذت را از بین ببرد و آن را به سطح هوشیاری برساند و انسانی کند. موسیقی، زندگی احساسی را دو چندان می‌کند اما شعر به آن مهار می‌زند و اعتلایش می‌بخشد.»

او مجذوب موسیقی جهانی بود و دورانِ رومانتیک را بیش از هر دوره‌ی دیگری دوست داشت. (حتی خیلی بیش‌تر از شعر) و شیدای «باخ» بود و در عوض نگاه‌ش به موسیقی سنتی ایران همواره با انتقاداتِ بسیار همراه. این ماجرا در سخن‌رانی‌اش در دانشگاه برکلی امریکا عیان شد، او می‌گفت: «موسیقی ایران را ی توان در چند ساعت نواخت و به پايان برد. ماهوری هم که شما بنوازيد از اول تا آخر همان ماهوری است که من می‌نوازم یا سال 1324 مرحوم شهنازی نواخته با تار، يا ده سال بعد از آن صبای خدابيامرز نواخته با ويولن. جز اين که آقای عبادی خوش ترمی زند و به تکنيک نوازندگی روان تری دست پيدا کرده يا آقای شجريان دل انگيزتر و جمع و جورتر از ديگران می خواند.»

این مساله با واکنشِ‌ «محمدرضا لطفی» همراه شد و در نامه‌ای خطاب به او نوشت: «بنده بارها و بارها برای استفاده از شعر ایشان کوشیده‌ام، اما موسیقی کلام آن ، چنان از پستی و بلندی زبان فارسی و موسیقی نهفته در آن به دور افتاده که یافتن ضرب مناسب موسیقی در آن غیر ممکن است. شاید به همین دلیل است که نوازندگان موسیقی پاپ بیشتر از شعر او استفاده می‌کنند.»

به گفته‌ی لطفی شاعرانی که در بستر زمانی میان سال‌های 1320تا 1332 رشد کرده‌اند، کسانی چون اخوان ثالث، فریدون مشیری، هوشنگ ابتهاج و مهرداد اوستا به موسیقی ایرانی عشق می‌ورزند و آن را خوب می‌شناسند ، و بسیاری دیگر از آن بی‌بهره مانده‌اند .

در این میان «شاملو» پاسخِ تندی به گفته‌های او داد و نوشت: «مرقوم رفته است که می‌توان پاره ای از اشعار شاملو را که در آنها از اوزان نیمایی بهره گرفته شده در موسیقی ایرانی پیاده کرد. بنده شدیدا به این موضوع اعتراض دارم و چون همان طور که خودتان در صدر مقال اشاره فرموده اید ذاتا موجود بی ادبی هستم می‌خواهم با استفاده از این صفت ممیزه استدعا کنم مجبورم نفرمایید برای پیشگیری از بعضی اتفاقات، آن جمله‌ی معروف روی دیوارهای کوچه پس کوچه‌های ولایت را که با عبارت هیجان انگیز لعنت بر جد و آباد کسی که اینجا ... شروع می‌شود روی صفحه ی اول دفتر شعرم چاپ کنم.»

البته «آیدا شاملو» سال‌ها بعد درباره‌ی به کار بردنِ آن کلمه‌ی نامناسب در آن دیدار گفت: «بر اثر طولانی شدن سخنرانی فشار شاملو بالا رفت و آب هم روی میز نبود. هنگامی که با سر و روی برافروخته از فشار خون برای آب خوردن از تالار بیرون رفته بود، جوانی از دانشجویان پرسید: «نظر شما درباره‌ی موسیقی اصیل ایرانی؟» شاملو که بر اثر فشار خون بسیار عصبی و کم‌طاقت شده بود در جواب گفت: «عر عر». این جوان ضبط صوت داشته و این حرف‌های شاملو را ضبط کرده و به آقای «لطفی» می‌دهد. این طرز گویش در شأن شاملو نبود. بعد متوجه شدم سخت ناراحت شده است. دلگیری پیش آمد و شاملو هم ناراحت شد و نخواست کوتاه بیاید.»


البته بعدها «محمدرضا شجریان» نیز به گفته‌های شاملو واکنش نشان داد و آن را به علت ناآگاهی شاملو از موسیقی ایران دانست.

با این حال توجه «احمد شاملو» در سال‌های پایانی درباره‌ی موسیقی سنتی ایران نرم‌تر شده و با موسیقی‌دانان نوآوری چون فرهاد فخرالدینی، فریدون شهبازیان و بابک بیات همکاری کرد. او «خیام» را نیز با موسیقی شهبازیان و صدای «شجریان» ضبط کرد؛ هر چند بیشتر اشعارش را آهنگ‌سازان پاپ به کار برده‌اند.
دسته بندی
تلویزیون و سریال
برچسب
موسیقی ما, سایت موسیقی ما, گزارش موسیقی ما
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند