آوردهاند که ماهیخواری بر لب آبی وطن ساخته بود، و به قدر حاجت ماهی میگرفتی و روزگاری در خصب و نعمت میگذاشت. چون ضعف پیری بدو راه یافت از شکار باز ماند. با خود گفت: «دریغا عمر که عناد گشاده رفت و از وی جز تجربت و ممارست عوضی بدست نیامد که در وقت پیری پایمردی یا دستگیری تواند بود. امروز بنای کار خود، چون از قوت بازمانده ام، بر حیلت باید نهاد و اسباب قوت که قوام معیشت است از این وجه باید ساخت.»
پس چون اندوهناکی (؟اندوهناک) بر کنار آب بنشست. پنجپایک از دور او را بدید، پیشتر آمد و گفت: «تو را غمناک میبینم.» گفت: «چگونه غمناک نباشم، که مادت معیشت من آن بود که هر روز یگان دوگان ماهی میگرفتمی و بدان روزگار کرانه میکرد، و مرا بدان سد رمقی حاصل میبود و در ماهی نقصان بیشتر نمیافتاد و امروز دو صیاد از اینجا میگذشتند و با یک دیگر میگفت که: «در این آبگیر ماهی بسیار است، تدبیر ایشان بباید کرد. »
یکی از ایشان گفت: «فلان جای بیشتر است چون ازیشان بپردازیم روی بدینها آریم. » و اگر حال بر این جمله باشد مرا دل از جان برباید داشت و بر رنج گرسنگی بل تلخی مرگ دل بنهاد.»
پنج پایک برفت و ماهیان را خبر کرد و جمله نزدیک او آمدند و او را گفتند: «المستشار موتمن، و ما با تو مشورت میکنیم و خردمند در مشورت اگر چه ازو دشمن چیزی پرسد شرط نصیحت فرو نگذارد خاصه در کاری که نفع آن بدو بازگردد. و بقای ذات تو بدوام تناسل ما متعلق است. در کار ما چه صواب بینی؟» ماهی خوار گفت: «با صیاد مقاومت صورت نبندد، و من دران اشارتی نتوانم کرد. لکن در این نزدیکی آبگیری میدانم که آبش به صفا پردهدرتر از گریه عاشق است و غمازتر از صبح صادق، دانه ریگ در قعر آن بتوان شمرد و بیضه ماهی از فراز آن بتوان دید.
اگر بدان تحویل توانید کرد در امن و راحت و خصب و فراغت افتید.» گفتند: «نیکو رایی است. لکن نقل بیمعونت و مظاهرت تو ممکن نیست.» گفت: «دریغ ندارم مدت گیرد و ساعت تا ساعت صیادان بیایند و فرصت فایت شود.» بسیار تضرع نمودند و منتها تحمل کردند تا بر آن قرارداد که هر روز چند ماهی ببردی و بر بالایی که در آن حوالی بود بخوردی. و دیگران در آن تحویل تعجیل و مسارعت مینمودند و با یک دیگر پیشدستی و مسابقت میکردند، و خود به چشم عبرت در سهو و غفلت ایشان مینگریست و به زبان عظت میگفت که: « هر که به لاوه دشمن فریفته شود و بر لئیم ظفر و بدگوهر اعتماد روا دارد سزای او اینست.»
چون روزها بر آن گذشت پنجپایک هم خواست که تحویل کند. ماهیخوار او را بر پشت گرفت و روی بدان بالا نهاد که خوابگاه ماهیان بود. چون پنجپایک از دور استخوان ماهی دید بسیار، دانست که حال چیست. اندیشید که «خردمند چون دشمن را در مقام خطر بدید و قصد او در جان خود مشاهدت کرد اگر کوشش فروگذارد در خون خویش سعی کرده باشد؛ و چون بکوشید اگر پیروز آید نام گیرد، و اگر بخلاف آن کاری اتفاقافتد باری کرم و حمیت و مردانگی و شهامت او مطعون نگردد، و با سعادتِ شهادت او را ثواب مجاهدت فراهم آید.» پس خویشتن بر گردن ماهیخوار افگند و حلق او محکم بیفشرد چنانکه بیهوش از هوا درآمد و یکسر به زیارت مالک رفت.
پنجپایک سر خویش گرفت و پای در راه نهاد تا به نزدیک بقیت ماهیان آمد، و تعزیت یاران گذشته و تهنیت حیات ایشان بگفت و از صورت حال اعلام داد. همگان شاد گشتند و وفات ماهیخوار را عمر تازه شمردند.
===================================
روشهای حمایت از برنامه بنا به درخواست مخاطبان:
1- Super Thanks
به صورت مستقیم از طریق یوتیوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=40
---------------------------------
2- درگاه پرداخت زرینپال برای داخل ایران
https://zarinp.al/barzin
به نام مسعود امجدیان
---------------------------------
3- پرداخت با ارز دیجیتال تتر
آدرس ولت TRC20:
TFfmiGFwFf5cqvooN9GwUb2aJm6Ny6gF5S
===================================
روشهای حمایت از برنامه بنا به درخواست مخاطبان:
1- Super Thanks
به صورت مستقیم از طریق یوتیوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=40
---------------------------------
2- درگاه پرداخت زرینپال برای داخل ایران
https://zarinp.al/barzin
به نام مسعود امجدیان
---------------------------------
3- پرداخت با ارز دیجیتال تتر
آدرس ولت TRC20:
TFfmiGFwFf5cqvooN9GwUb2aJm6Ny6gF5S
پس چون اندوهناکی (؟اندوهناک) بر کنار آب بنشست. پنجپایک از دور او را بدید، پیشتر آمد و گفت: «تو را غمناک میبینم.» گفت: «چگونه غمناک نباشم، که مادت معیشت من آن بود که هر روز یگان دوگان ماهی میگرفتمی و بدان روزگار کرانه میکرد، و مرا بدان سد رمقی حاصل میبود و در ماهی نقصان بیشتر نمیافتاد و امروز دو صیاد از اینجا میگذشتند و با یک دیگر میگفت که: «در این آبگیر ماهی بسیار است، تدبیر ایشان بباید کرد. »
یکی از ایشان گفت: «فلان جای بیشتر است چون ازیشان بپردازیم روی بدینها آریم. » و اگر حال بر این جمله باشد مرا دل از جان برباید داشت و بر رنج گرسنگی بل تلخی مرگ دل بنهاد.»
پنج پایک برفت و ماهیان را خبر کرد و جمله نزدیک او آمدند و او را گفتند: «المستشار موتمن، و ما با تو مشورت میکنیم و خردمند در مشورت اگر چه ازو دشمن چیزی پرسد شرط نصیحت فرو نگذارد خاصه در کاری که نفع آن بدو بازگردد. و بقای ذات تو بدوام تناسل ما متعلق است. در کار ما چه صواب بینی؟» ماهی خوار گفت: «با صیاد مقاومت صورت نبندد، و من دران اشارتی نتوانم کرد. لکن در این نزدیکی آبگیری میدانم که آبش به صفا پردهدرتر از گریه عاشق است و غمازتر از صبح صادق، دانه ریگ در قعر آن بتوان شمرد و بیضه ماهی از فراز آن بتوان دید.
اگر بدان تحویل توانید کرد در امن و راحت و خصب و فراغت افتید.» گفتند: «نیکو رایی است. لکن نقل بیمعونت و مظاهرت تو ممکن نیست.» گفت: «دریغ ندارم مدت گیرد و ساعت تا ساعت صیادان بیایند و فرصت فایت شود.» بسیار تضرع نمودند و منتها تحمل کردند تا بر آن قرارداد که هر روز چند ماهی ببردی و بر بالایی که در آن حوالی بود بخوردی. و دیگران در آن تحویل تعجیل و مسارعت مینمودند و با یک دیگر پیشدستی و مسابقت میکردند، و خود به چشم عبرت در سهو و غفلت ایشان مینگریست و به زبان عظت میگفت که: « هر که به لاوه دشمن فریفته شود و بر لئیم ظفر و بدگوهر اعتماد روا دارد سزای او اینست.»
چون روزها بر آن گذشت پنجپایک هم خواست که تحویل کند. ماهیخوار او را بر پشت گرفت و روی بدان بالا نهاد که خوابگاه ماهیان بود. چون پنجپایک از دور استخوان ماهی دید بسیار، دانست که حال چیست. اندیشید که «خردمند چون دشمن را در مقام خطر بدید و قصد او در جان خود مشاهدت کرد اگر کوشش فروگذارد در خون خویش سعی کرده باشد؛ و چون بکوشید اگر پیروز آید نام گیرد، و اگر بخلاف آن کاری اتفاقافتد باری کرم و حمیت و مردانگی و شهامت او مطعون نگردد، و با سعادتِ شهادت او را ثواب مجاهدت فراهم آید.» پس خویشتن بر گردن ماهیخوار افگند و حلق او محکم بیفشرد چنانکه بیهوش از هوا درآمد و یکسر به زیارت مالک رفت.
پنجپایک سر خویش گرفت و پای در راه نهاد تا به نزدیک بقیت ماهیان آمد، و تعزیت یاران گذشته و تهنیت حیات ایشان بگفت و از صورت حال اعلام داد. همگان شاد گشتند و وفات ماهیخوار را عمر تازه شمردند.
===================================
روشهای حمایت از برنامه بنا به درخواست مخاطبان:
1- Super Thanks
به صورت مستقیم از طریق یوتیوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=40
---------------------------------
2- درگاه پرداخت زرینپال برای داخل ایران
https://zarinp.al/barzin
به نام مسعود امجدیان
---------------------------------
3- پرداخت با ارز دیجیتال تتر
آدرس ولت TRC20:
TFfmiGFwFf5cqvooN9GwUb2aJm6Ny6gF5S
===================================
روشهای حمایت از برنامه بنا به درخواست مخاطبان:
1- Super Thanks
به صورت مستقیم از طریق یوتیوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=40
---------------------------------
2- درگاه پرداخت زرینپال برای داخل ایران
https://zarinp.al/barzin
به نام مسعود امجدیان
---------------------------------
3- پرداخت با ارز دیجیتال تتر
آدرس ولت TRC20:
TFfmiGFwFf5cqvooN9GwUb2aJm6Ny6gF5S
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند