به منظور اطلاع از اضافه شدن کتابهای جدید، در کانال ما عضو شوید:
https://bit.ly/32WNB6G
کتاب صوتی اعتماد اثر آریل دورفمان
زن جوانی به نام «باربارا» به سفارش همسرش «مارتین» از آلمان به فرانسه میآید. بهمحض ورود به هتل، تلفن زنگ میزند. آنطرفِ خط مردی است که خود را «لئون»، دوست مارتین، میخواند و اطلاعاتی از مارتین به «باربارا» میدهد.
باربارا درمییابد که همسرش، مارتین، عضو سازمان جنبش مقاومت بوده و علیه فاشیستهای آلمانی فعالیت میکرده است. لئون از زنی به نام «سوزانا» صحبت میکند و او را زن رؤیاهای خود میخواند. وقتی باربارا از مشخصات سوزانا میپرسد، در مییابد که مقصود لئون از سوزانا کسی نیست جز خود او. باربارا درمییابد که مسبب آمدن او به پاریس کسی نیست غیر از لئون که اسم واقعی او «ماکس» است. لئون اعتراف میکند که او را زن رؤیاهای خویش میداند و همهی مبارزات و سختیهایی که در این سالها متحمل شده، تنها به امید دیدار این رؤیا در واقعیت بوده است.
در همین حین مستخدم هتل که رفتار باربارا را در این مدت زیر نظر گرفته بوده، پلیس را خبر میکند و پلیس فرانسه آنها را به اتهام جاسوسی دستگیر میکند. آنچه باربارا را غافلگیر میکند آن است که او دیگر نمیتواند به آلمان بازگردد، زیرا در آنجا به اتهام رابطه داشتن با جنبش مقاومت و در نهایت جاسوسی و خیانت، به دست نازیها دستگیر خواهد شد.
دربارهی نویسنده:
«ولادیمیرو آریل دورفمان» متولد ۶ می ۱۹۴۲، در شهر «بوینس آیرس» آرژانتین است. وی نویسنده، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر است.
پدرش از اهالی «اودسا» در اوکراین بود و در دانشگاه اقتصاد تدریس میکرد و مادرش «فنی زلوکوویچ» از یهودیان رومانی-مولداوی بود. کمی پس از تولد خانوادهاش به آمریکا نقل مکان کردند و او ده سال از دوران کودکی خود را در ایالات متحده گذراند. او و خانواده در سال ۱۹۵۴ به شیلی رفتند. آریل دورفمان پس از حضور در دانشگاه شیلی در سال ۱۹۶۶ با «آنگلیکا مالیناریچ» ازدواج کرد و در سال ۱۹۶۷ به شهروندیِ شیلی درآمد به همین خاطر او بیشتر به عنوان یک نویسنده شیلیایی معروف است. در سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ برای تحصیلات تکمیلی به دانشگاه کالیفرنیا، برکلی رفت و سپس به شیلی بازگشت.
دورفمان بعد از روی کار آمدن «سالوادور آلنده» (رئیسجمهور اسبق شیلی) در شمار مشاوران فرهنگی او جای گرفت. در شب کودتای پینوشه مقرر بود که او به عنوان شیفت شب در کاخ ریاست جمهوری حضور داشته باشد، اما دورفمان شیفت کاریش را با همکارش جابهجا کرد و به این ترتیب از مهلکه جان سالم به در برد.
زمانی که فعالیتهای سیاسی مخالفان به کلی ناممکن و عرصه بر روشنفکران و انقلابیون بسیار تنگ شد، دورفمان تبعیدی خودخواسته را برگزید و وطنش را ترک کرد. او پس از کودتای ۱۹۷۳ چندین ماه مخفیانه زندگی کرد تا در یک فرصت مناسب توانست به اروپا فرار کند و پس از مدتی اقامت در آمستردام و پاریس به آمریکا رفت. او از سال ۱۹۸۵ در دانشگاه دوک در رشتهی ادبیات تدریس میکند.
دورفمان زندگی ادبی خود را با انتشار کتاب «تخیل و خشونت» در سال ۱۹۶۸ آغاز کرد. این کتاب که در آمریکا منتشر شد، مجموعه مقالاتی است دربارهی ادبیات آمریکای لاتین در قرن بیستم و نقش آن به عنوان ابزار مقاومت در برابر انواع ارعاب فشارهایی که ملتهای آمریکای لاتین تجربه میکنند.
دورفمان را در کنار «گابریل گارسیا مارکز»، «کارلوس فوئنتس» و «میگل آنخل آستوریاس» از سرشناسترین نویسندگان آمریکای لاتین میشناسند.
آثار دورفمان بیشتر راجع به دلهرههای وجودیِ ناشی از زیستن زیر سایهی سنگین دیکتاتوری و دشواریهای زندگی در غربت است. وی در یکی از مشهورترین نمایشنامههایش با عنوان «مرگ و دوشیزه» که «رومن پولانسکی» آن را در سال ۱۹۹۴ به فیلم سینمایی تبدیل کرد، زندانی سیاسیِ شکنجهشدهای را توصیف میکند که بعدها با شکنجهگر خود مواجه میشود.
آثار دورفمان به بیش از چهل زبان (از جمله فارسی) ترجمه شدهاند. در فهرست آثار او که هم شامل رمان میشود و هم شامل نمایشنامه، شعر، سفرنامه و مقاله، نام هفت رمان به چشم میخورد که عبارتاند از: «ناپدیدشدگان»، «بیوهها»، «اعتماد»، «مرگ و دوشیزه»، «پیامی به شش میلیاردمین کودک جهان: مویه کن دلبندم»، «شورش خرگوشها»، «خانهام آتش گرفته است»، «خاطرات صحرا»، «آخرین آواز مانوئل سندرو»، «آخرین والس در سانتیاگو» و دیگر اشعار «تبعید و غیبت» و ...
از منظری کلی میتوان گفت آثار ادبی دورفمان، اعم از نمایشنامهها و رمانهایش، همگی به نحوی به سیاست مربوط میشوند. مواجهه با کودتایی که دولتی مردمی را در میهن او سرنگون و سپس یکی از سرکوبگرترین رژیمهای دیکتاتوری در تاریخ شیلی را در آن کشور مستقر کرد، تجربهی تلخ و روحآزاری بود که اثر ماندگارش در جایجای نوشتههای دورفمان به چشم میخورد.
کتاب مرجع
Konfidenz - ۱۹۹۴
راویان: فاطمه رکنی، بهروز رضوی
کاری از گروه ایران صدا و گروه کتاب خوان
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان
00:00:00 فصل اول
00:18:34 فصل دوم
00:36:43 فصل سوم
00:53:46 فصل چهارم
01:11:31 فصل پنجم
01:47:20 فصل ششم
https://bit.ly/32WNB6G
کتاب صوتی اعتماد اثر آریل دورفمان
زن جوانی به نام «باربارا» به سفارش همسرش «مارتین» از آلمان به فرانسه میآید. بهمحض ورود به هتل، تلفن زنگ میزند. آنطرفِ خط مردی است که خود را «لئون»، دوست مارتین، میخواند و اطلاعاتی از مارتین به «باربارا» میدهد.
باربارا درمییابد که همسرش، مارتین، عضو سازمان جنبش مقاومت بوده و علیه فاشیستهای آلمانی فعالیت میکرده است. لئون از زنی به نام «سوزانا» صحبت میکند و او را زن رؤیاهای خود میخواند. وقتی باربارا از مشخصات سوزانا میپرسد، در مییابد که مقصود لئون از سوزانا کسی نیست جز خود او. باربارا درمییابد که مسبب آمدن او به پاریس کسی نیست غیر از لئون که اسم واقعی او «ماکس» است. لئون اعتراف میکند که او را زن رؤیاهای خویش میداند و همهی مبارزات و سختیهایی که در این سالها متحمل شده، تنها به امید دیدار این رؤیا در واقعیت بوده است.
در همین حین مستخدم هتل که رفتار باربارا را در این مدت زیر نظر گرفته بوده، پلیس را خبر میکند و پلیس فرانسه آنها را به اتهام جاسوسی دستگیر میکند. آنچه باربارا را غافلگیر میکند آن است که او دیگر نمیتواند به آلمان بازگردد، زیرا در آنجا به اتهام رابطه داشتن با جنبش مقاومت و در نهایت جاسوسی و خیانت، به دست نازیها دستگیر خواهد شد.
دربارهی نویسنده:
«ولادیمیرو آریل دورفمان» متولد ۶ می ۱۹۴۲، در شهر «بوینس آیرس» آرژانتین است. وی نویسنده، نمایشنامهنویس، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر است.
پدرش از اهالی «اودسا» در اوکراین بود و در دانشگاه اقتصاد تدریس میکرد و مادرش «فنی زلوکوویچ» از یهودیان رومانی-مولداوی بود. کمی پس از تولد خانوادهاش به آمریکا نقل مکان کردند و او ده سال از دوران کودکی خود را در ایالات متحده گذراند. او و خانواده در سال ۱۹۵۴ به شیلی رفتند. آریل دورفمان پس از حضور در دانشگاه شیلی در سال ۱۹۶۶ با «آنگلیکا مالیناریچ» ازدواج کرد و در سال ۱۹۶۷ به شهروندیِ شیلی درآمد به همین خاطر او بیشتر به عنوان یک نویسنده شیلیایی معروف است. در سالهای ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ برای تحصیلات تکمیلی به دانشگاه کالیفرنیا، برکلی رفت و سپس به شیلی بازگشت.
دورفمان بعد از روی کار آمدن «سالوادور آلنده» (رئیسجمهور اسبق شیلی) در شمار مشاوران فرهنگی او جای گرفت. در شب کودتای پینوشه مقرر بود که او به عنوان شیفت شب در کاخ ریاست جمهوری حضور داشته باشد، اما دورفمان شیفت کاریش را با همکارش جابهجا کرد و به این ترتیب از مهلکه جان سالم به در برد.
زمانی که فعالیتهای سیاسی مخالفان به کلی ناممکن و عرصه بر روشنفکران و انقلابیون بسیار تنگ شد، دورفمان تبعیدی خودخواسته را برگزید و وطنش را ترک کرد. او پس از کودتای ۱۹۷۳ چندین ماه مخفیانه زندگی کرد تا در یک فرصت مناسب توانست به اروپا فرار کند و پس از مدتی اقامت در آمستردام و پاریس به آمریکا رفت. او از سال ۱۹۸۵ در دانشگاه دوک در رشتهی ادبیات تدریس میکند.
دورفمان زندگی ادبی خود را با انتشار کتاب «تخیل و خشونت» در سال ۱۹۶۸ آغاز کرد. این کتاب که در آمریکا منتشر شد، مجموعه مقالاتی است دربارهی ادبیات آمریکای لاتین در قرن بیستم و نقش آن به عنوان ابزار مقاومت در برابر انواع ارعاب فشارهایی که ملتهای آمریکای لاتین تجربه میکنند.
دورفمان را در کنار «گابریل گارسیا مارکز»، «کارلوس فوئنتس» و «میگل آنخل آستوریاس» از سرشناسترین نویسندگان آمریکای لاتین میشناسند.
آثار دورفمان بیشتر راجع به دلهرههای وجودیِ ناشی از زیستن زیر سایهی سنگین دیکتاتوری و دشواریهای زندگی در غربت است. وی در یکی از مشهورترین نمایشنامههایش با عنوان «مرگ و دوشیزه» که «رومن پولانسکی» آن را در سال ۱۹۹۴ به فیلم سینمایی تبدیل کرد، زندانی سیاسیِ شکنجهشدهای را توصیف میکند که بعدها با شکنجهگر خود مواجه میشود.
آثار دورفمان به بیش از چهل زبان (از جمله فارسی) ترجمه شدهاند. در فهرست آثار او که هم شامل رمان میشود و هم شامل نمایشنامه، شعر، سفرنامه و مقاله، نام هفت رمان به چشم میخورد که عبارتاند از: «ناپدیدشدگان»، «بیوهها»، «اعتماد»، «مرگ و دوشیزه»، «پیامی به شش میلیاردمین کودک جهان: مویه کن دلبندم»، «شورش خرگوشها»، «خانهام آتش گرفته است»، «خاطرات صحرا»، «آخرین آواز مانوئل سندرو»، «آخرین والس در سانتیاگو» و دیگر اشعار «تبعید و غیبت» و ...
از منظری کلی میتوان گفت آثار ادبی دورفمان، اعم از نمایشنامهها و رمانهایش، همگی به نحوی به سیاست مربوط میشوند. مواجهه با کودتایی که دولتی مردمی را در میهن او سرنگون و سپس یکی از سرکوبگرترین رژیمهای دیکتاتوری در تاریخ شیلی را در آن کشور مستقر کرد، تجربهی تلخ و روحآزاری بود که اثر ماندگارش در جایجای نوشتههای دورفمان به چشم میخورد.
کتاب مرجع
Konfidenz - ۱۹۹۴
راویان: فاطمه رکنی، بهروز رضوی
کاری از گروه ایران صدا و گروه کتاب خوان
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان
00:00:00 فصل اول
00:18:34 فصل دوم
00:36:43 فصل سوم
00:53:46 فصل چهارم
01:11:31 فصل پنجم
01:47:20 فصل ششم
- دسته بندی
- کتاب صوتی
- برچسب
- کتاب صوتی, audio book, audiobook
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند