به منظور آگاهی از افزوده شدن کتابهای جدید، به کانال ما بپیوندید:
https://bit.ly/32WNB6G
کتاب صوتی مرد سیاه اثر گورگن ماهاری
راوی داستان نویسنده و شاعر است. او در همایشی ادبی، داستانی را برای حاضران در جلسه میخواند. داستان در فضای یک اردوگاه کار اجباری در منطقهی سیبری و در دوران سیاه حکومت کمونیستی استالین رخ میدهد.
در این اردوگاه خانههایی چوبی به نام «باراک» وجود دارد. دایاشوت سفالگر، نورابنای ازبک، زامانوف، امام علی باقربیگف، مامو و کولوکولینگوف که ارشد باراک است و بعد هم زندانی تازهواردی به نام «سانارسار» همگی در یک باراک زندگی میکنند و هرکس در کارگاهی کار میکند.
چند روز پس از ورود سانارسار، توتون سیگار زامانوف گم میشود و بعد دوباره پیدا میشود. یک روز دایاشوت با مشت، چانه و دماغ سانارسار را که بهطرف محوطهی زنان زندانی رفته، درب و داغان میکند و چند روزی به زندان انفرادی میرود. چند روز پس از آمدن دایاشوت، سانارسار برخلاف میل ظاهریاش، در کارگاه سفالگری که مسئولیتش به عهده دایاشوت است، مشغول به کار میشود.
از سویی در اردوگاه قانونی وجود دارد که به هیچ وجه زنان زندانی حقِ رفتن به محوطهی مردان را ندارند. آنها فقط وقتی کنار هم قرار میگیرند که جسدشان در زیرزمین باراک مرکزی کنار هم باشد. در میان زنان زندانی دختر سیاهپوستی به نام «لیالیا» دوران حبسش را میگذراند و جرمش این است که یک گروه سرقت را دیر لو داده است و از آنجا که قصد داشته با سرگروه دزدان ازدواج کند، باوجود اینکه پرده از فعالیت باند برمیدارد، اما او را هم همراه دیگر دزدان محاکمه میکنند.
* دربارهی نویسنده
«گورگن گریگوری عجمیان» متخلص به «گورگن ماهاری» (زادهی ۱ آگوست ۱۹۰۳ در وان – درگذشتهی ۱۷ ژوئن ۱۹۶۹ در ایروان) شاعر و نویسندهی ارمنی معاصر بود.
خانوادهی ماهاری اهل وان بودند. شهر وان در ارمنستان غربی (مناطق شرقی ترکیهی امروزی) واقع شده بود و مهمترین شهر ارمنینشین ولایات ارمنی امپراتوری عثمانی بود. در سال ۱۹۱۵ در دوران نسلکشی ارمنیها، مردم وان در مقابل یورش نیروهای نظامی ترک و مردم ترک شهر به مقاومت برخاسته بودند و با رسیدن قوای روسیه به شهر توانسته بودند از قتلعام نجات پیدا کنند. اما چند ماه بعد، نیروهای روس تصمیم به عقبنشینی گرفته بودند و این به معنای تخلیهی شهر بود. خانوادهی ماهاری هم در میان این مهاجران و متواریان به روسیه بودند. خود ماهاری آن زمان نوجوانی سیزدهساله بود و بعد از پناهندگی به ارمنستان روسیه در یتیمخانه بزرگ شده بود.
ماهاری در سالهای دهه ۱۹۲۰ فعالیتهای دامنهداری در عرصه ادبیات ارمنی آغاز کرد و به اتفاق تنی چند از شاعران و نویسندگان ارمنی، گروه ادبی «اکتبر» را بنیان نهاد. این گروه بعدها با انجمن ادبی «نوامبر» «یقیشه چارنتس» ادغام شد.
اولین کتاب او «تایتانیک» در سال ۱۹۲۴ به چاپ رسید. او سپس سهگانهی زندگینامهای خود را نوشت (قسمت اول: «کودکی» در سال ۱۹۲۹ به چاپ رسید و نوشتن قسمت سوم آن در ۱۹۵۵ پایان یافت) که روایتگر داستان چگونگی نجات یافتن وی و تراژدای که بر سر ارمنیان ارمنستان غربی گذشتهاست.
گورگن ماهاری از پیشکسوتان ادبیات ارمنستان شوروی بود، دوست و همدوره یقیشه چارنتس و «آکسِل باکونتس» که در دوران سیاه استالین همراه آنها به زندان افتاده و بر خلاف آنها از مهلکه جان سالم به در برده بود. او بیش از یک دهه از عمر خود را در سیبری در تبعید گذرانده بود و همانجا با همسرش «آنتونینای لیتویایی» آشنا شده بود. بعد با هم به ارمنستان آمده بودند و دورهی جدیدی در زندگی ادبی ماهاری شروع شده بود.
او همچنین نویسندهی رمان «باغستانهای شعلهور (۱۹۶۶) و چارنتسنامه (۱۹۶۸)» یادبود شاعر ارمنی یقیشه چارنتس است.
در سال ۱۹۶۶ که کتاب باغستانهای شعلهور در ایروان منتشر شد، خشم مردم، روشنفکران، «انجمن نویسندگان ارمنستان»، «حزب کمونیست ارمنستان» و «حزب داشناکسوتیون» در جماعت ارمنیان پراکنده را برانگیخت. گورگن ماهاری تحت فشار قرار گرفت که در رمان خود تجدید نظر کرده و نگارش جدیدی از آن را برای انتشار آماده کند، در دانشگاه دولتی ایروان همایشی برگزار شد و طی آن رسماً کتاب را به آتش کشیدند؛ نویسنده و خانوادهاش را که به هنگام انتشار کتاب در خارج از ارمنستان بهسر میبردند تهدید کردند که اگر به ارمنستان برگردند کشته خواهند شد و چون گوش نسپردند و برگشتند، به طرف خانهشان سنگ و پوست هندوانه و آشغال پرتاب کردند.
ماهاری کمتر از دو سال بعد از انتشار این کتاب از دنیا رفت، در حالی که در انزوا زندگی میکرد و روانش از این همه نامردمی مکدر بود. امروز از کتاب او و خودش اعادهی حیثیت شدهاست. انجمن نویسندگان که او را اخراج کرده بود صدمین سالگرد تولد او را جشن میگیرد و کتاب را یکی از چند رمان مهم ارمنی میدانند. اما کسی نمیگوید آن رفتار وحشیانه با نویسندهای بزرگ که قتلعام و تبعید در سیبری را از سر گذرانده بود، محصول چه طرز تفکری بود. امروز کتاب باغستانهای شعلهور به انگلیسی ترجمه شده و ارزشهای ادبی آن روزبهروز بیشتر آشکار میشود.
کتاب مرجع
Burgeoned Barbwires
Author: Gurgen Mahari
راوی: بهروز رضوی
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
#کتاب_گویا_صوتی
#گورگن_ماهاری
#بهروز_رضوی
00:00:00 فصل اول
00:17:45 فصل دوم
00:30:12 فصل سوم
00:44:56 فصل چهارم
00:58:44 فصل پنجم
01:13:07 فصل ششم
https://bit.ly/32WNB6G
کتاب صوتی مرد سیاه اثر گورگن ماهاری
راوی داستان نویسنده و شاعر است. او در همایشی ادبی، داستانی را برای حاضران در جلسه میخواند. داستان در فضای یک اردوگاه کار اجباری در منطقهی سیبری و در دوران سیاه حکومت کمونیستی استالین رخ میدهد.
در این اردوگاه خانههایی چوبی به نام «باراک» وجود دارد. دایاشوت سفالگر، نورابنای ازبک، زامانوف، امام علی باقربیگف، مامو و کولوکولینگوف که ارشد باراک است و بعد هم زندانی تازهواردی به نام «سانارسار» همگی در یک باراک زندگی میکنند و هرکس در کارگاهی کار میکند.
چند روز پس از ورود سانارسار، توتون سیگار زامانوف گم میشود و بعد دوباره پیدا میشود. یک روز دایاشوت با مشت، چانه و دماغ سانارسار را که بهطرف محوطهی زنان زندانی رفته، درب و داغان میکند و چند روزی به زندان انفرادی میرود. چند روز پس از آمدن دایاشوت، سانارسار برخلاف میل ظاهریاش، در کارگاه سفالگری که مسئولیتش به عهده دایاشوت است، مشغول به کار میشود.
از سویی در اردوگاه قانونی وجود دارد که به هیچ وجه زنان زندانی حقِ رفتن به محوطهی مردان را ندارند. آنها فقط وقتی کنار هم قرار میگیرند که جسدشان در زیرزمین باراک مرکزی کنار هم باشد. در میان زنان زندانی دختر سیاهپوستی به نام «لیالیا» دوران حبسش را میگذراند و جرمش این است که یک گروه سرقت را دیر لو داده است و از آنجا که قصد داشته با سرگروه دزدان ازدواج کند، باوجود اینکه پرده از فعالیت باند برمیدارد، اما او را هم همراه دیگر دزدان محاکمه میکنند.
* دربارهی نویسنده
«گورگن گریگوری عجمیان» متخلص به «گورگن ماهاری» (زادهی ۱ آگوست ۱۹۰۳ در وان – درگذشتهی ۱۷ ژوئن ۱۹۶۹ در ایروان) شاعر و نویسندهی ارمنی معاصر بود.
خانوادهی ماهاری اهل وان بودند. شهر وان در ارمنستان غربی (مناطق شرقی ترکیهی امروزی) واقع شده بود و مهمترین شهر ارمنینشین ولایات ارمنی امپراتوری عثمانی بود. در سال ۱۹۱۵ در دوران نسلکشی ارمنیها، مردم وان در مقابل یورش نیروهای نظامی ترک و مردم ترک شهر به مقاومت برخاسته بودند و با رسیدن قوای روسیه به شهر توانسته بودند از قتلعام نجات پیدا کنند. اما چند ماه بعد، نیروهای روس تصمیم به عقبنشینی گرفته بودند و این به معنای تخلیهی شهر بود. خانوادهی ماهاری هم در میان این مهاجران و متواریان به روسیه بودند. خود ماهاری آن زمان نوجوانی سیزدهساله بود و بعد از پناهندگی به ارمنستان روسیه در یتیمخانه بزرگ شده بود.
ماهاری در سالهای دهه ۱۹۲۰ فعالیتهای دامنهداری در عرصه ادبیات ارمنی آغاز کرد و به اتفاق تنی چند از شاعران و نویسندگان ارمنی، گروه ادبی «اکتبر» را بنیان نهاد. این گروه بعدها با انجمن ادبی «نوامبر» «یقیشه چارنتس» ادغام شد.
اولین کتاب او «تایتانیک» در سال ۱۹۲۴ به چاپ رسید. او سپس سهگانهی زندگینامهای خود را نوشت (قسمت اول: «کودکی» در سال ۱۹۲۹ به چاپ رسید و نوشتن قسمت سوم آن در ۱۹۵۵ پایان یافت) که روایتگر داستان چگونگی نجات یافتن وی و تراژدای که بر سر ارمنیان ارمنستان غربی گذشتهاست.
گورگن ماهاری از پیشکسوتان ادبیات ارمنستان شوروی بود، دوست و همدوره یقیشه چارنتس و «آکسِل باکونتس» که در دوران سیاه استالین همراه آنها به زندان افتاده و بر خلاف آنها از مهلکه جان سالم به در برده بود. او بیش از یک دهه از عمر خود را در سیبری در تبعید گذرانده بود و همانجا با همسرش «آنتونینای لیتویایی» آشنا شده بود. بعد با هم به ارمنستان آمده بودند و دورهی جدیدی در زندگی ادبی ماهاری شروع شده بود.
او همچنین نویسندهی رمان «باغستانهای شعلهور (۱۹۶۶) و چارنتسنامه (۱۹۶۸)» یادبود شاعر ارمنی یقیشه چارنتس است.
در سال ۱۹۶۶ که کتاب باغستانهای شعلهور در ایروان منتشر شد، خشم مردم، روشنفکران، «انجمن نویسندگان ارمنستان»، «حزب کمونیست ارمنستان» و «حزب داشناکسوتیون» در جماعت ارمنیان پراکنده را برانگیخت. گورگن ماهاری تحت فشار قرار گرفت که در رمان خود تجدید نظر کرده و نگارش جدیدی از آن را برای انتشار آماده کند، در دانشگاه دولتی ایروان همایشی برگزار شد و طی آن رسماً کتاب را به آتش کشیدند؛ نویسنده و خانوادهاش را که به هنگام انتشار کتاب در خارج از ارمنستان بهسر میبردند تهدید کردند که اگر به ارمنستان برگردند کشته خواهند شد و چون گوش نسپردند و برگشتند، به طرف خانهشان سنگ و پوست هندوانه و آشغال پرتاب کردند.
ماهاری کمتر از دو سال بعد از انتشار این کتاب از دنیا رفت، در حالی که در انزوا زندگی میکرد و روانش از این همه نامردمی مکدر بود. امروز از کتاب او و خودش اعادهی حیثیت شدهاست. انجمن نویسندگان که او را اخراج کرده بود صدمین سالگرد تولد او را جشن میگیرد و کتاب را یکی از چند رمان مهم ارمنی میدانند. اما کسی نمیگوید آن رفتار وحشیانه با نویسندهای بزرگ که قتلعام و تبعید در سیبری را از سر گذرانده بود، محصول چه طرز تفکری بود. امروز کتاب باغستانهای شعلهور به انگلیسی ترجمه شده و ارزشهای ادبی آن روزبهروز بیشتر آشکار میشود.
کتاب مرجع
Burgeoned Barbwires
Author: Gurgen Mahari
راوی: بهروز رضوی
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
#کتاب_گویا_صوتی
#گورگن_ماهاری
#بهروز_رضوی
00:00:00 فصل اول
00:17:45 فصل دوم
00:30:12 فصل سوم
00:44:56 فصل چهارم
00:58:44 فصل پنجم
01:13:07 فصل ششم
- دسته بندی
- کتاب صوتی
- برچسب
- کتاب صوتی, audio book, audiobook
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند