به منظور اطلاع از اضافه شدن کتابهای جدید، در کانال ما عضو شوید:
https://bit.ly/32WNB6G
مریم دختر کوچک افغانی ست که پس از مرگ مادرش مجبور به زندگی در خانه پدرش می شود که سه زن و تعداد زیادی فرزند دارد.
پس از مدتی زنان پدرش تصمیم می گیرند که او را به عقد مردی که سی سال از او بزرگتر است در بیاورند و ...
جلیل مرد ثروتمند و صاحب نفوذی از اهالی هرات است که سه زن و نه بچه دارد. او صاحب سینما، فرش فروشی و فروشگاه لباس می باشد. در خانه او سه زن خدمتکار کار می کنند. جلیل خود را بر یکی از این زنهای خدمتکار تحمیل می کند و او باردار می شود. پدر این زن بعد از شنیدن این موضوع، فرزندش را عاق کرده، خانه و زندگی اش را رها می کند و به ایران می رود و دیگر کسی اثری از او نمی بیند. زن نمی تواند در خانه جلیل بماند و تحقیرها را تحمل کند. اقامت در خانه پدری هم دست کمی از ماندن در خانه جلیل ندارد. برای همین جلیل خانه ای محقر در خارج از شهر برای زن می سازد. زن در تنهایی و بی کسی دخترش را به دنیا می آورد و نام او را مریم می گذارد. مریم تا سن پانزده سالگی با مادرش در این خانه زندگی می کند اما...
از بچگی مرتب می شنود که بچه ای حرامی (حرامزاده) است. او معنی این کلمه را نمی داند ولی می داند که نباید معنای خوبی داشته باشد. جلیل هفته ای یک بار به آنها سری می زند و آنها را از نظر مالی تامین می کند. غیر از جلیل، ملا فیض الله گاهی به خانه آنها می آید و از نظر دینی و مذهبی آنها را راهنمایی می کند. مریم از نعمت مدرسه رفتن محروم است. او همیشه آرزو دارد که خانه جلیل را در هرات ببیند. یک روز پای پیاده به جانب هرات می رود، منزل جلیل را پیدا می کند اما هر چه التماس می کند او را به خانه راه نمی دهند. او شب را پشت در خانه جلیل می خوابد و صبح راننده پدرش او را به پیش مادرش باز می گرداند. وقتی به خانه اش می رسد می بیند که مادر از غم دوری او خود را حلق آویز کرده است. زندگی مریم بعد از مرگ مادرش زیر و رو می شود و ...
کتاب مرجع
A Thousand Splendid Suns - ۲۰۰۷
راوی: فاطمه رکنی
کاری از گروه ایران صدا و گروه کتاب خوان
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان
https://bit.ly/32WNB6G
مریم دختر کوچک افغانی ست که پس از مرگ مادرش مجبور به زندگی در خانه پدرش می شود که سه زن و تعداد زیادی فرزند دارد.
پس از مدتی زنان پدرش تصمیم می گیرند که او را به عقد مردی که سی سال از او بزرگتر است در بیاورند و ...
جلیل مرد ثروتمند و صاحب نفوذی از اهالی هرات است که سه زن و نه بچه دارد. او صاحب سینما، فرش فروشی و فروشگاه لباس می باشد. در خانه او سه زن خدمتکار کار می کنند. جلیل خود را بر یکی از این زنهای خدمتکار تحمیل می کند و او باردار می شود. پدر این زن بعد از شنیدن این موضوع، فرزندش را عاق کرده، خانه و زندگی اش را رها می کند و به ایران می رود و دیگر کسی اثری از او نمی بیند. زن نمی تواند در خانه جلیل بماند و تحقیرها را تحمل کند. اقامت در خانه پدری هم دست کمی از ماندن در خانه جلیل ندارد. برای همین جلیل خانه ای محقر در خارج از شهر برای زن می سازد. زن در تنهایی و بی کسی دخترش را به دنیا می آورد و نام او را مریم می گذارد. مریم تا سن پانزده سالگی با مادرش در این خانه زندگی می کند اما...
از بچگی مرتب می شنود که بچه ای حرامی (حرامزاده) است. او معنی این کلمه را نمی داند ولی می داند که نباید معنای خوبی داشته باشد. جلیل هفته ای یک بار به آنها سری می زند و آنها را از نظر مالی تامین می کند. غیر از جلیل، ملا فیض الله گاهی به خانه آنها می آید و از نظر دینی و مذهبی آنها را راهنمایی می کند. مریم از نعمت مدرسه رفتن محروم است. او همیشه آرزو دارد که خانه جلیل را در هرات ببیند. یک روز پای پیاده به جانب هرات می رود، منزل جلیل را پیدا می کند اما هر چه التماس می کند او را به خانه راه نمی دهند. او شب را پشت در خانه جلیل می خوابد و صبح راننده پدرش او را به پیش مادرش باز می گرداند. وقتی به خانه اش می رسد می بیند که مادر از غم دوری او خود را حلق آویز کرده است. زندگی مریم بعد از مرگ مادرش زیر و رو می شود و ...
کتاب مرجع
A Thousand Splendid Suns - ۲۰۰۷
راوی: فاطمه رکنی
کاری از گروه ایران صدا و گروه کتاب خوان
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان
- دسته بندی
- کتاب صوتی
- برچسب
- کتاب صوتی, audio book, audiobook
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند