به منظور اطلاع از اضافه شدن کتابهای جدید، در کانال ما عضو شوید:
https://bit.ly/32WNB6G
رمان «پاککنها» داستانی پلیسی است به این مضمون: در حقیقت مدتی است که در ساعتی خاص افراد مهمی از سوی گروهی نامعلوم کشته میشوند.
در شهری ساحلی، بینام و پر از آبراه و پلهای متحرک، گروهی توطئه میکنند و قتلهایی رخ میدهد. اینبار نوبت «پروفسور دوپون» است. فرستادهی ویژهای به نام «والاس» مأمور رسیدگی به آنها و پرسوجو از شاهدان و بازدید از محل قتل است. او از سوی مرکز برای ردگیری این پرونده به این شهر آمده است.
از سوی دیگر، میدانیم که پروفسور دوپن در این سوءقصد فقط زخمی شده، اما دکتر را متقاعد کرده است که گواهی مرگش را امضاء کند تا همه فکر کنند که او مرده است و …
*دربارهی کتاب:
«پاککنها»(Les Gommes) رمانی از «آلن روب-گریه» نویسنده یفرانسوی است که در سال ۱۹۵۳ منتشر شد و سال بعد جایزهی ادبی «فنئون» (Fénéon)را به دست آورد. این رمان که مضمونی پلیسی داشت، بهشدت مورد توجه «رولان بارت»، منتقد برجستهی ادبیات فرانسه، قرار گرفت.
پاککنها، در دید اول، کتابی است پلیسی با فرمولها و روشهای سنتی آن. ولی این قالب بهانهای بیش نیست و اهمیت آن در صورتِ عاریهایاش نیست، بلکه در ساختاری است که همچون اجزای یک ساعت در هماهنگی باهم متحول میشوند.
عوامل وصفی چندینبار در آن تکرار میشود و هر بار از دیدی متفاوت. داستان ابعاد خاصی ندارد تا بتواند اشکال گوناگون یک واقعیت را در زمانها و از دید افراد متفاوت به خود بگیرد. فضا از هم تفکیک میشود. ابعاد هندسیاش را بهنحوی ساختگی اطمینانبخش از دست میدهد. زمان در گذشته، حال و آینده سردرگم است.
داستان در شهری ساحلی روی میدهد که نه نامی دارد و نه جایی خاص است. کوچهها و خیابانها حلزونیوار دور خود میچرخند و اغلب به همانجایی ختم میشوند که آغاز شدهاند.
از شخصیتها جز اسم و مشخصات ظاهری بسیار اندک، چیز دیگری نمیدانیم؛ به همان شکلی که از رهگذران توی یک کوچه و خیابان نمیتوانیم شناختی داشته باشیم. نویسنده چشماندازها، اشخاص و حوادث را بدون هیچ توضیح و تفسیری به خواننده نشان میدهد و تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری از آنها را به عهدهی خواننده میگذارد. نویسنده در رمان نو، برخلاف رمان سنتی، هیچ نقشی در داستان ندارد.
«سوزان بسشتا» نام گروه موسیقی راک خود را، با اقتباس از نام این رمان، «پاککنها» گذاشت.
*دربارهی نویسنده:
«آلن روب-گریه» (۱۸ اوت ۱۹۲۲ – ۱۸ فوریه ۲۰۰۸) نویسنده و فیلمساز فرانسوی و از مهمترین چهرههای جنبش رمان نو در دههی ۱۹۶۰ بود.
روب-گریه دوری آموزش متوسطه را ابتدا در «برست» و سپس در دبیرستانهای «بوفون و سن لویی پاریس» گذراند. از انستیتوی ملّی کشاورزی فرانسه مدرک مهندسی گرفت و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸ در انستیتوی ملّی آمار پاریس کار کرد. سپس با سِمت کارشناس کشاورزی سه سال را در نقاط گرمسیری مانند «مراکش، مارتینیک، گوادلوپ و گویان فرانسه» گذراند؛ ولی در سال ۱۹۵۱ بهعلت بیماری مجبور به بازگشت به فرانسه شد.
او در سال ۱۹۴۹ رمان «شاهکشی» را به پایان رساند که از سوی انتشارات «گالیمار» رد شد، کتابی که سرانجام سی سال بعد، پس از بازنویسی، انتشارات مینویی آن را به چاپ رساند.
روب-گریه هنگام بازگشت با کشتی به فرانسه در ۱۹۵۱ نوشتن رمان پاککنها را آغاز کرد و در همان سال با «کاترین راستاکیان»، هنرمند نامدار ارمنیتبار فرانسوی، ازدواج کرد و برای کتاب او، «تصویر»، پیشگفتاری با نام مستعار نوشت.
در سال ۱۹۶۰ در بحبوحهی جنگ استقلال الجزایر، آلن روب-گریه یکی از ۱۲۱ روشنفکر فرانسوی بود که بیانیهی معروف حمایت از مردم الجزایر را امضاء کرد. با وجود این، برخلاف «ژان پل سارتر» به تعهد سیاسی نویسنده باور نداشت و معتقد بود نویسنده مجاز نیست تا آثارش را در خدمت این یا آن جریان سیاسی قرار دهد.
نخستین رمانش را با نام «جوانی» در ۲۲ سالگی نوشت، اما هرگز منتشر نشد. پاککنها اولین اثر روب-گریه بود که در ۱۹۵۳ انتشارات مینویی به چاپ رساند.
آلن روب-گریه در سال ۱۹۵۵ در مقام مدیر ادبی انتشارات مینویی قرار گرفت و رمان «چشمچران» را به چاپ رساند. این کتاب که به روانشناسی یک زناکار در حالوهوایی سوررئالیستی میپرداخت، جایزهی منتقدان را از آن روی-گریه کرد. او از آن پس شروع به همکاری با «گاهنامه اکسپرس» کرد. مقالات آلن روب-گریه در این مجله سالها بعد در کتاب مستقلی با عنوان «دربارهی رمان نو» به چاپ رسید.
موفقیت اصلی روب-گریه در سال ۱۹۵۷ رخ داد. رمان «حسادت» که گذشته و حال و آینده را در کنار یکدیگر عرضه میکرد، نوید ظهور یک نویسندهی صاحبسبک را میداد. این کتاب برای آلن شهرت و اعتبار فراوانی را به ارمغان آورد.
روب-گریه از مهمترین چهرههای «جنبش ادبی و هنری رمان نو یا موج نو» بود که در دههی ۱۹۶۰ هیاهوی بسیاری بهپا کرد. روب-گریه از نظر فکری به فلاسفهی آلمانی بهویژه «هایدگر» و سبک داستانپردازی «کافکا» گرایش داشت و دیدگاه او با تفاوت قائلشدن میان واقعیت و رئالیسم، به این معنا که درک رئالیستی واقعیت نمیتواند تمامی آن را بیان کند، بسیار نزدیک به جریان فلسفی پستمدرنیسم بود که در همان زمان در فرانسه پاگرفته بود.
رولان بارت از برجستهترین شارحان «پست مدرنیسم» بهویژه در حوزهی هنر و ادبیات همواره به طرز اغراقآمیزی داستانهای آلن روب-گریه را تحسین میکرد.
کتاب
The Erasers - ۱۹۵۳
Author: Alain Robbe-Grillet
راوی: بهروز رضوی
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان#Ketab Gooya #Ketab_gooya #Ketab Soti #بهروز_رضوی
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی است و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
00:00:00 فصل اول
00:17:10 فصل دوم
00:32:26 فصل سوم
00:48:41 فصل چهارم
01:04:06 فصل پنجم
https://bit.ly/32WNB6G
رمان «پاککنها» داستانی پلیسی است به این مضمون: در حقیقت مدتی است که در ساعتی خاص افراد مهمی از سوی گروهی نامعلوم کشته میشوند.
در شهری ساحلی، بینام و پر از آبراه و پلهای متحرک، گروهی توطئه میکنند و قتلهایی رخ میدهد. اینبار نوبت «پروفسور دوپون» است. فرستادهی ویژهای به نام «والاس» مأمور رسیدگی به آنها و پرسوجو از شاهدان و بازدید از محل قتل است. او از سوی مرکز برای ردگیری این پرونده به این شهر آمده است.
از سوی دیگر، میدانیم که پروفسور دوپن در این سوءقصد فقط زخمی شده، اما دکتر را متقاعد کرده است که گواهی مرگش را امضاء کند تا همه فکر کنند که او مرده است و …
*دربارهی کتاب:
«پاککنها»(Les Gommes) رمانی از «آلن روب-گریه» نویسنده یفرانسوی است که در سال ۱۹۵۳ منتشر شد و سال بعد جایزهی ادبی «فنئون» (Fénéon)را به دست آورد. این رمان که مضمونی پلیسی داشت، بهشدت مورد توجه «رولان بارت»، منتقد برجستهی ادبیات فرانسه، قرار گرفت.
پاککنها، در دید اول، کتابی است پلیسی با فرمولها و روشهای سنتی آن. ولی این قالب بهانهای بیش نیست و اهمیت آن در صورتِ عاریهایاش نیست، بلکه در ساختاری است که همچون اجزای یک ساعت در هماهنگی باهم متحول میشوند.
عوامل وصفی چندینبار در آن تکرار میشود و هر بار از دیدی متفاوت. داستان ابعاد خاصی ندارد تا بتواند اشکال گوناگون یک واقعیت را در زمانها و از دید افراد متفاوت به خود بگیرد. فضا از هم تفکیک میشود. ابعاد هندسیاش را بهنحوی ساختگی اطمینانبخش از دست میدهد. زمان در گذشته، حال و آینده سردرگم است.
داستان در شهری ساحلی روی میدهد که نه نامی دارد و نه جایی خاص است. کوچهها و خیابانها حلزونیوار دور خود میچرخند و اغلب به همانجایی ختم میشوند که آغاز شدهاند.
از شخصیتها جز اسم و مشخصات ظاهری بسیار اندک، چیز دیگری نمیدانیم؛ به همان شکلی که از رهگذران توی یک کوچه و خیابان نمیتوانیم شناختی داشته باشیم. نویسنده چشماندازها، اشخاص و حوادث را بدون هیچ توضیح و تفسیری به خواننده نشان میدهد و تجزیه و تحلیل و نتیجهگیری از آنها را به عهدهی خواننده میگذارد. نویسنده در رمان نو، برخلاف رمان سنتی، هیچ نقشی در داستان ندارد.
«سوزان بسشتا» نام گروه موسیقی راک خود را، با اقتباس از نام این رمان، «پاککنها» گذاشت.
*دربارهی نویسنده:
«آلن روب-گریه» (۱۸ اوت ۱۹۲۲ – ۱۸ فوریه ۲۰۰۸) نویسنده و فیلمساز فرانسوی و از مهمترین چهرههای جنبش رمان نو در دههی ۱۹۶۰ بود.
روب-گریه دوری آموزش متوسطه را ابتدا در «برست» و سپس در دبیرستانهای «بوفون و سن لویی پاریس» گذراند. از انستیتوی ملّی کشاورزی فرانسه مدرک مهندسی گرفت و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۸ در انستیتوی ملّی آمار پاریس کار کرد. سپس با سِمت کارشناس کشاورزی سه سال را در نقاط گرمسیری مانند «مراکش، مارتینیک، گوادلوپ و گویان فرانسه» گذراند؛ ولی در سال ۱۹۵۱ بهعلت بیماری مجبور به بازگشت به فرانسه شد.
او در سال ۱۹۴۹ رمان «شاهکشی» را به پایان رساند که از سوی انتشارات «گالیمار» رد شد، کتابی که سرانجام سی سال بعد، پس از بازنویسی، انتشارات مینویی آن را به چاپ رساند.
روب-گریه هنگام بازگشت با کشتی به فرانسه در ۱۹۵۱ نوشتن رمان پاککنها را آغاز کرد و در همان سال با «کاترین راستاکیان»، هنرمند نامدار ارمنیتبار فرانسوی، ازدواج کرد و برای کتاب او، «تصویر»، پیشگفتاری با نام مستعار نوشت.
در سال ۱۹۶۰ در بحبوحهی جنگ استقلال الجزایر، آلن روب-گریه یکی از ۱۲۱ روشنفکر فرانسوی بود که بیانیهی معروف حمایت از مردم الجزایر را امضاء کرد. با وجود این، برخلاف «ژان پل سارتر» به تعهد سیاسی نویسنده باور نداشت و معتقد بود نویسنده مجاز نیست تا آثارش را در خدمت این یا آن جریان سیاسی قرار دهد.
نخستین رمانش را با نام «جوانی» در ۲۲ سالگی نوشت، اما هرگز منتشر نشد. پاککنها اولین اثر روب-گریه بود که در ۱۹۵۳ انتشارات مینویی به چاپ رساند.
آلن روب-گریه در سال ۱۹۵۵ در مقام مدیر ادبی انتشارات مینویی قرار گرفت و رمان «چشمچران» را به چاپ رساند. این کتاب که به روانشناسی یک زناکار در حالوهوایی سوررئالیستی میپرداخت، جایزهی منتقدان را از آن روی-گریه کرد. او از آن پس شروع به همکاری با «گاهنامه اکسپرس» کرد. مقالات آلن روب-گریه در این مجله سالها بعد در کتاب مستقلی با عنوان «دربارهی رمان نو» به چاپ رسید.
موفقیت اصلی روب-گریه در سال ۱۹۵۷ رخ داد. رمان «حسادت» که گذشته و حال و آینده را در کنار یکدیگر عرضه میکرد، نوید ظهور یک نویسندهی صاحبسبک را میداد. این کتاب برای آلن شهرت و اعتبار فراوانی را به ارمغان آورد.
روب-گریه از مهمترین چهرههای «جنبش ادبی و هنری رمان نو یا موج نو» بود که در دههی ۱۹۶۰ هیاهوی بسیاری بهپا کرد. روب-گریه از نظر فکری به فلاسفهی آلمانی بهویژه «هایدگر» و سبک داستانپردازی «کافکا» گرایش داشت و دیدگاه او با تفاوت قائلشدن میان واقعیت و رئالیسم، به این معنا که درک رئالیستی واقعیت نمیتواند تمامی آن را بیان کند، بسیار نزدیک به جریان فلسفی پستمدرنیسم بود که در همان زمان در فرانسه پاگرفته بود.
رولان بارت از برجستهترین شارحان «پست مدرنیسم» بهویژه در حوزهی هنر و ادبیات همواره به طرز اغراقآمیزی داستانهای آلن روب-گریه را تحسین میکرد.
کتاب
The Erasers - ۱۹۵۳
Author: Alain Robbe-Grillet
راوی: بهروز رضوی
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان#Ketab Gooya #Ketab_gooya #Ketab Soti #بهروز_رضوی
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی است و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
00:00:00 فصل اول
00:17:10 فصل دوم
00:32:26 فصل سوم
00:48:41 فصل چهارم
01:04:06 فصل پنجم
- دسته بندی
- کتاب صوتی
- برچسب
- کتاب صوتی, audio book, audiobook
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند