«رضا تاجبخش» یکی از معدود تنظیمکنندگان و نوازندگانی است که ردپایش در سبکهای مختلف موسیقی وجود دارد. هنرمندی که طی حدود بیست سال اخیر هیچگاه خودش را به یک شخص یا سبک خاص محدود نکرده و عموم کارهایش مورد پسند مخاطبان عام و خاص موسیقی است. او این روزها مشغول کنسرت مشترک حامی و نیما مسیحا است که با استقبال خوب مخاطبان در تهران و شهرستانها همراه شده است و به نظر میرسد که به زودی برای دومین مرتبه کنسرت عاشقانههای پاپ را با خوانندگانی متفاوت روی صحنه ببرد. پس از مدتها در پاییز سال گذشته با رضا تاجبخش گفتگوی مفصلی ترتیب دادیم که میتوانید ضمن مطالعه متن خلاصه آن، نسخه کامل این گفتگو را ببینید و دانلود کنید:
رضا تاجبخش ابتدای این مصاحبه گفت: «موسیقی را با آقایی به نام مقدم شروع کردم و از طریق ایشان به خانم «کاملیا مسیح» معرفی شدم و از طریق ایشان با آقای «کریستین دیوید» آشنا شدم. قرار بود از طریق ایشان به اتریش بروم ولی آن ماجرا هماهنگ نشد. سال 1374 به منزل آقای فریبرز لاچینی رفتم. کارکردن با نرمافزار در آن دوره اتفاق خیلی مهمی بود و کار با کیوبیس آتاری شروع کردم. کارهای پیانویی خودم را با ایشان پیش میبردم و با آقای لاچینی رفیق شدیم. آن زمان خدای کنکور بودم. من به دبیرستانی میرفتم که اگر تا رتبه صد و خردهای قبول نمیشدیم سر ما را میزدند! در دانشگاه هم میکروبیولوژی خواندم ولی هیچ به کارم نیامد چون فقط به اصرار برای داشتن مدرک بود. در دانشگاه هم به این دلیل سراغ هنر نرفتم که چیزی یاد نمیدهند. من از کسانی که در دانشگاه هنر تدریس میکنند بیشتر اطلاعات دارم. ترجیح دادم به صورت آزاد یک دوره هارمونی را پیش آقای «فرهاد فخرالدینی» بگذرانم. موسیقی فیلم و کارکردن با نرمافزار را پیش آقای لاچینی سپری کردم در حالی که خیلی از فوق لیسانسههای موسیقی هیچ چیز نمیدانند.»
او در ادامه راجع به آشنایی با «حامی» و چند هنرمند دیگر گفت: «من از طریق آقای لاچینی با هنرمندانی نظیر خشایار اعتمادی ، حمید غلامعلی و یلدا صمدی هم آشنا شدم. من آن زمان خیلی سختگیر و جدی بودم و اصلاً فکر نمیکردم با یک خواننده پاپ کار کنم. هیچ وقت به موسیقی باکلام فکر نمیکردم و اولین کنسرت من که بیکلام بود سال 79 در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد. خودم را تطبیق دادم و با موسیقی بالانس شدم وگرنه فکر نمیکنم الان حرف و اسمی از من نبود. آن زمان دوست داشتم با کاوه یغمایی کار کنم چون با کسی کار نمیکرد و خودش کارهایش را انجام میداد و موسیقی خوب تولید میکرد. اما اولین همکاری من با حامی در سن چهارده سالگی رخ داد ولی خوشحالم که در جایی بزرگ شدم که موسیقی شنیدم و موسیقی خوب کار کردم.»
رضا تاجبخش نحوه شروع همکاری با حمید عسکری از حدود سال 86 را اینگونه شرح داد: «پیش از ارکستر حمید عسکری ، برخورد من با نسل دوم موسیقی پاپ در سال 85 بود. با عباس لطیفی بودیم و به من خبر دادند که برای کنسرت محسن یگانه و فرزاد فرزین در خارج از کشور باید یک ارکستر تشکیل دهیم. آنها هم دو سه سال بود آمده بودند و یک مقدار کارهایشان گرفته بود ولی هنوز آنطور که باید مطرح نبودند. آن زمان شاید جوان و کم تجربه بودند ولی پیشرفت آنها از آن زمان تا امروز کاملاً محسوس است. کم کم وارد همکاری با نسل جدید شدم و پس از آن حمید عسکری بود. یک روز پیش سیروان بودم که نیما وارسته زنگ زد گفت که فردا بیا سر تمرین! نیما وارسته ما را دور هم جمع کرد و گفت که گیتارباس بزنم. تا حدود سال 89 هم با همدیگر ساز زدیم. حضور من در ارکستر حمید عسکری به خاطر نیما وارسته و پولی بود که دریافت میکردم و بعداً با حمید بیشتر آشنا شدم. نوازندههای دیگر هم که در دهه هشتاد وارد ارکسترهای پاپ شدند صد در صد به خاطر مسائل مالی بود. بهترین دوره حمید عسکری زمانی بود که با نیما وارسته بود و گروه ما را داشت. حمید عسکری سعی نکرد تا پایان امضای خودش را به دست بیاورد در حالی که فرزاد فرزین توانست و به خوبی موفق شد.»
این هنرمند جزئیات اولین همکاری با حامی را اینگونه تشریح کرد: «بیشتر آشنایی ما از کنسرتی بود که توسط حمید خندان شکل گرفت و در آن برنامه به جز او و حامی، امیر تاجیک هم با یک ارکستر زهی حضور داشتند. تنظیم کارها در آن پروژه بر عهده من بود و اعتمادش بیشتر جلب شد. اولین کار ما هم که انجام شد اعتمادمان دوطرفه شد. دوستان اطراف من هم به جز حامی چهرههایی نظیر نیما مسیحا یا وحید دینپرور بودند که کلاسیکخوان بودند. همینطور که پیش رفتیم شرایطم تغییر کرد و با چهرههای دیگر هم همکاری کردم.»
او در ادامه درباره نیما مسیحا و حمید غلامعلی گفت:«من با نیما مسیحا کمی دیرتر آشنا شدم اما او در ایران یک دانه است. حتی در خاورمیانه هم مشابه او را نداریم. صدای آقای غلامعلی را هم دوست دارم و با صدای ایشان از طریق فیلم غریبانه آشنا شدم و پاپ درستی را میخوانند.»
تابستان 1398
رضا تاجبخش ابتدای این مصاحبه گفت: «موسیقی را با آقایی به نام مقدم شروع کردم و از طریق ایشان به خانم «کاملیا مسیح» معرفی شدم و از طریق ایشان با آقای «کریستین دیوید» آشنا شدم. قرار بود از طریق ایشان به اتریش بروم ولی آن ماجرا هماهنگ نشد. سال 1374 به منزل آقای فریبرز لاچینی رفتم. کارکردن با نرمافزار در آن دوره اتفاق خیلی مهمی بود و کار با کیوبیس آتاری شروع کردم. کارهای پیانویی خودم را با ایشان پیش میبردم و با آقای لاچینی رفیق شدیم. آن زمان خدای کنکور بودم. من به دبیرستانی میرفتم که اگر تا رتبه صد و خردهای قبول نمیشدیم سر ما را میزدند! در دانشگاه هم میکروبیولوژی خواندم ولی هیچ به کارم نیامد چون فقط به اصرار برای داشتن مدرک بود. در دانشگاه هم به این دلیل سراغ هنر نرفتم که چیزی یاد نمیدهند. من از کسانی که در دانشگاه هنر تدریس میکنند بیشتر اطلاعات دارم. ترجیح دادم به صورت آزاد یک دوره هارمونی را پیش آقای «فرهاد فخرالدینی» بگذرانم. موسیقی فیلم و کارکردن با نرمافزار را پیش آقای لاچینی سپری کردم در حالی که خیلی از فوق لیسانسههای موسیقی هیچ چیز نمیدانند.»
او در ادامه راجع به آشنایی با «حامی» و چند هنرمند دیگر گفت: «من از طریق آقای لاچینی با هنرمندانی نظیر خشایار اعتمادی ، حمید غلامعلی و یلدا صمدی هم آشنا شدم. من آن زمان خیلی سختگیر و جدی بودم و اصلاً فکر نمیکردم با یک خواننده پاپ کار کنم. هیچ وقت به موسیقی باکلام فکر نمیکردم و اولین کنسرت من که بیکلام بود سال 79 در فرهنگسرای ابن سینا برگزار شد. خودم را تطبیق دادم و با موسیقی بالانس شدم وگرنه فکر نمیکنم الان حرف و اسمی از من نبود. آن زمان دوست داشتم با کاوه یغمایی کار کنم چون با کسی کار نمیکرد و خودش کارهایش را انجام میداد و موسیقی خوب تولید میکرد. اما اولین همکاری من با حامی در سن چهارده سالگی رخ داد ولی خوشحالم که در جایی بزرگ شدم که موسیقی شنیدم و موسیقی خوب کار کردم.»
رضا تاجبخش نحوه شروع همکاری با حمید عسکری از حدود سال 86 را اینگونه شرح داد: «پیش از ارکستر حمید عسکری ، برخورد من با نسل دوم موسیقی پاپ در سال 85 بود. با عباس لطیفی بودیم و به من خبر دادند که برای کنسرت محسن یگانه و فرزاد فرزین در خارج از کشور باید یک ارکستر تشکیل دهیم. آنها هم دو سه سال بود آمده بودند و یک مقدار کارهایشان گرفته بود ولی هنوز آنطور که باید مطرح نبودند. آن زمان شاید جوان و کم تجربه بودند ولی پیشرفت آنها از آن زمان تا امروز کاملاً محسوس است. کم کم وارد همکاری با نسل جدید شدم و پس از آن حمید عسکری بود. یک روز پیش سیروان بودم که نیما وارسته زنگ زد گفت که فردا بیا سر تمرین! نیما وارسته ما را دور هم جمع کرد و گفت که گیتارباس بزنم. تا حدود سال 89 هم با همدیگر ساز زدیم. حضور من در ارکستر حمید عسکری به خاطر نیما وارسته و پولی بود که دریافت میکردم و بعداً با حمید بیشتر آشنا شدم. نوازندههای دیگر هم که در دهه هشتاد وارد ارکسترهای پاپ شدند صد در صد به خاطر مسائل مالی بود. بهترین دوره حمید عسکری زمانی بود که با نیما وارسته بود و گروه ما را داشت. حمید عسکری سعی نکرد تا پایان امضای خودش را به دست بیاورد در حالی که فرزاد فرزین توانست و به خوبی موفق شد.»
این هنرمند جزئیات اولین همکاری با حامی را اینگونه تشریح کرد: «بیشتر آشنایی ما از کنسرتی بود که توسط حمید خندان شکل گرفت و در آن برنامه به جز او و حامی، امیر تاجیک هم با یک ارکستر زهی حضور داشتند. تنظیم کارها در آن پروژه بر عهده من بود و اعتمادش بیشتر جلب شد. اولین کار ما هم که انجام شد اعتمادمان دوطرفه شد. دوستان اطراف من هم به جز حامی چهرههایی نظیر نیما مسیحا یا وحید دینپرور بودند که کلاسیکخوان بودند. همینطور که پیش رفتیم شرایطم تغییر کرد و با چهرههای دیگر هم همکاری کردم.»
او در ادامه درباره نیما مسیحا و حمید غلامعلی گفت:«من با نیما مسیحا کمی دیرتر آشنا شدم اما او در ایران یک دانه است. حتی در خاورمیانه هم مشابه او را نداریم. صدای آقای غلامعلی را هم دوست دارم و با صدای ایشان از طریق فیلم غریبانه آشنا شدم و پاپ درستی را میخوانند.»
تابستان 1398
- دسته بندی
- تلویزیون و سریال
- برچسب
- رضا تاجبخش, حمید عسکری, بابک جهانبخش
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند