گلدسته جا و مکانی برای زندگی ندارد. سهماش از سقف بالای سر همین پناهگاه آوارگان است. پولی برای سیر کردن شکم بچهها ندارد. دوربین اسوشیتدپرس وارد چادر محل زندگی او و گروهی دیگر از آوارگان افغان میشود.
گلدسته هم دست یکی از بچههایش را میگیرد و توی دوربین نگاه میکند و میگوید: «به شوهرم گفتم این پسر را با خود ببر و در بازار بفروش چرا که پول نان نداریم، برای بچههای دیگر هم چیزی نداریم، آنها نان میخواهند، اما هیچی ندارم. درمانده هستم و چاره دیگری برایمان نمانده است. بلکه او را بفروشند و به یک نفر دیگر بدهند.»
نگاه مغموم صلاحالدین چهار ساله به پایین میافتد و دوربین دوباره روی صورت گلدسته کلوزآپ میگیرد. خانواده صلاحالدین در یکی از مراکز هلالاحمر در روستای هچکا در خارج از قلعهنو زندگی میکنند.
بیشتر بخوانید: https://bit.ly/3mw2w27
گلدسته هم دست یکی از بچههایش را میگیرد و توی دوربین نگاه میکند و میگوید: «به شوهرم گفتم این پسر را با خود ببر و در بازار بفروش چرا که پول نان نداریم، برای بچههای دیگر هم چیزی نداریم، آنها نان میخواهند، اما هیچی ندارم. درمانده هستم و چاره دیگری برایمان نمانده است. بلکه او را بفروشند و به یک نفر دیگر بدهند.»
نگاه مغموم صلاحالدین چهار ساله به پایین میافتد و دوربین دوباره روی صورت گلدسته کلوزآپ میگیرد. خانواده صلاحالدین در یکی از مراکز هلالاحمر در روستای هچکا در خارج از قلعهنو زندگی میکنند.
بیشتر بخوانید: https://bit.ly/3mw2w27
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند