برای مشاهده ویدئوهای بیشتر در کانال ما عضو شوید: https://bit.ly/mrhalloo
MrHalloo - Dedication to Asghar Farhadi | هالو - تقدیم به اصغر فرهادی
تبریک به اصغر فرهادی
صد سلام و درود جانانه
باد تقدیم اصغر فرهاد
بوسه هایم نثار چشم چپ و
دست و سر پنجه ی کلاری باد
روی ماه معادی از نزدیک
با فشار تمام می بوسم
چون که نامحرم است، از ره دور
دست لیلای حاتمی بوسم
دست یک یک تمام آن ها که
توی این فیلم خوش درخشیدند
پشت صحنه و یا جلو صحنه
با تلاش تمام کوشیدند
هر که شور وطن به سر دارد
پای کوبان و دست افشان است
چون « جدایی نادر از سیمین »
سمبل سینمای ایران است
بی شک اسکارت اصغر فرهاد
حاصل سال ها تلاش همه است
همه ی سینماگرانی که
قبل تو داده اند دست به دست
همه آنان که چرخ این صنعت
یک وجب یک وجب جلو بردند
زیر باران و برف یا گرما
سال ها خاک صحنه را خوردند
نه همانند آن که می گوید
چون که دادم مجوز تولید
موش در دیگ « اَنَ شریک » هستم
توی شیپور : دید درید دری رید
گرچه شادان شدند مردم ما
لیک یک عده رویشان کم شد
قلب ملت به شادمانی زد
قلب آنان اسیر ماتم شد
مثل کناس های نیشابور
که فراوان میان این شهر است
بس که در منجلاب غوطه ورند
بوی گل با مشامشان قهر است
نمکی های شهر . . . نه! ده ما
همه دق کرده اند از غصه
در پس لانه شان خزیدند و
هق و هق کرده اند از غصه
آن کسانی که قبل از این گفتند
سینما هست فاحشه خانه
حال بنگر که دختر خودشان
به تو تبریک گفته جانانه
با تو هستم جناب فرهادی
گویم این نکته هرچه باداباد
بی شک اسکار تو چنان شاخی
توی چشم معاندینت باد
من به تو چشم گویم و تو خودت
هستی از این کنایه ام آگاه
که کجا شاخ را فرو بکنند
چشم یا . . . لااله الا الله
MrHalloo - Dedication to Asghar Farhadi | هالو - تقدیم به اصغر فرهادی
تبریک به اصغر فرهادی
صد سلام و درود جانانه
باد تقدیم اصغر فرهاد
بوسه هایم نثار چشم چپ و
دست و سر پنجه ی کلاری باد
روی ماه معادی از نزدیک
با فشار تمام می بوسم
چون که نامحرم است، از ره دور
دست لیلای حاتمی بوسم
دست یک یک تمام آن ها که
توی این فیلم خوش درخشیدند
پشت صحنه و یا جلو صحنه
با تلاش تمام کوشیدند
هر که شور وطن به سر دارد
پای کوبان و دست افشان است
چون « جدایی نادر از سیمین »
سمبل سینمای ایران است
بی شک اسکارت اصغر فرهاد
حاصل سال ها تلاش همه است
همه ی سینماگرانی که
قبل تو داده اند دست به دست
همه آنان که چرخ این صنعت
یک وجب یک وجب جلو بردند
زیر باران و برف یا گرما
سال ها خاک صحنه را خوردند
نه همانند آن که می گوید
چون که دادم مجوز تولید
موش در دیگ « اَنَ شریک » هستم
توی شیپور : دید درید دری رید
گرچه شادان شدند مردم ما
لیک یک عده رویشان کم شد
قلب ملت به شادمانی زد
قلب آنان اسیر ماتم شد
مثل کناس های نیشابور
که فراوان میان این شهر است
بس که در منجلاب غوطه ورند
بوی گل با مشامشان قهر است
نمکی های شهر . . . نه! ده ما
همه دق کرده اند از غصه
در پس لانه شان خزیدند و
هق و هق کرده اند از غصه
آن کسانی که قبل از این گفتند
سینما هست فاحشه خانه
حال بنگر که دختر خودشان
به تو تبریک گفته جانانه
با تو هستم جناب فرهادی
گویم این نکته هرچه باداباد
بی شک اسکار تو چنان شاخی
توی چشم معاندینت باد
من به تو چشم گویم و تو خودت
هستی از این کنایه ام آگاه
که کجا شاخ را فرو بکنند
چشم یا . . . لااله الا الله
- دسته بندی
- اندیشه و حکمت
- برچسب
- aalipayam, halloo, haloo
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند