اجراي بداهه تصنيف غم جانانه اثر استاد علي تجويدي در دستگاه نوا
محسن غلامی : سنتور
http://mohsengholami.net
گر نمیدانی بدان غم در دل تنگم خانه کرده کس نکرده با دلم عهدی که غم جانانه کرده
با تو دانی و دل من کز تو غم شد حاصل من گر چه در هر محفلی این فتنه مرا دیوانه خواندی
گر نمی دانی بدان عشق تو مرا دیوانه کرده
عشق تو را در سینه ام با خون دل پرورده ام از بی وفایی های تو در کوی جنون ره برده ام
اکنون که بی جرم و گنه سوزانده ما را ای دل مکن بهر خدا با او مدارا
کنون که امیدی به سینه ندارم بگو چه کنم بگو چه کنم
اگر دل خود را به او نسپارم بگو چه کنم بگو چه کنم
بگو چه کنم
شعر از پر ویز وکیلی
محسن غلامی : سنتور
http://mohsengholami.net
گر نمیدانی بدان غم در دل تنگم خانه کرده کس نکرده با دلم عهدی که غم جانانه کرده
با تو دانی و دل من کز تو غم شد حاصل من گر چه در هر محفلی این فتنه مرا دیوانه خواندی
گر نمی دانی بدان عشق تو مرا دیوانه کرده
عشق تو را در سینه ام با خون دل پرورده ام از بی وفایی های تو در کوی جنون ره برده ام
اکنون که بی جرم و گنه سوزانده ما را ای دل مکن بهر خدا با او مدارا
کنون که امیدی به سینه ندارم بگو چه کنم بگو چه کنم
اگر دل خود را به او نسپارم بگو چه کنم بگو چه کنم
بگو چه کنم
شعر از پر ویز وکیلی
- دسته بندی
- موسیقی سنتی و نواحی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند