Write For Us

Sattar... ترانه ی زیبایِ من وغروب و جاده با صدای ستار و مسعود فردمنش

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
146 نمایش
Published
ای عاشق
در انتظار چه نشستی؟
در انتظار بادهای پاییزی؟
باران های بهاری؟
برگ های زرد
و یا شکوفه های ارغوانی؟
در انتظار کدامی؟

انتظار بیهوده است
پنجره را باز کن
جدار را بشکن
غبار را بشوی
و خاطره ها را
به خاطره ها بسپار

تا پایان پایان ها مانده است

این است زندگی
این است روزگار

دیدم دلم گرفته
هوای گریه دارم
تو این غروب غمگین
دور از رفیق و یارم

دیدم دلم گرفته
دنیا به این شلوغی
این همه آدم اما
من کسی رو ندارم

دیدم غروبه اما
نه مثل هر غروبی
پهنای آسمونا
از غم ندیده بودم
هرگز به این شلوغی

دیدم که جاده خستس
از اینکه عمری بستس
اونم تموم حرفاش
یا از هجوم بارون
یا از پلی شکستس

من و غروب و جاده
رفتیم تا بی نهایت
از دست دوری راه
یکی نکرد شکایت

گم شدیم از غریبی
من و غروب و جاده

از بس هوا گرفته
از بس که غم زیاده

پر از غبار غم بود
هرجا نگا می کردی
کی داشت خبر که یک روز
می ری که بر نگردی؟

دیدم غروبه اما
نه مثل هر غروبی
پهنای آسمونا
از غم ندیده بودم
هرگز به این شلوغی

دیدم که جاده خستس
از اینکه عمری بستس
اونم تموم حرفاش
یا از هجوم بارون
یا از پلی شکستس

من و غروب و جاده
رفتیم تا بی نهایت
از دست دوری راه
یکی نکرد شکایت

گم شدیم از غریبی
من و غروب و جاده

از بس هوا گرفته
از بس که غم زیاده
دسته بندی
موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند