من گرفتار سنگینی سکوتی هستم که گویا قبل از هر فریادی لازم است.
سرما زده و سوزه و پاييز فراری
در حسرت روزهای بهاری یغ کرده قناری
اجاق خونه می سوزه و سرده ببين سرما چه کرده !
اي وای از اون روزی که گردونه به کام ما نگرده
يخ بسته گل گلدون ها انگار
طوفان طبيعت رو ببين کرده چه بيداد
برگی ديگه نيست روی درختها سرماست فقط ميون حرفا
هر چی که بوده توی طبيعت قايم کرده يکی ميون برفا
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری
در حسرت روزهای بهاری بغ کـــــــــــــــرده قناری
سرما زده و سوزه و پاييز فراری
در حسرت روزهای بهاری یغ کرده قناری
اجاق خونه می سوزه و سرده ببين سرما چه کرده !
اي وای از اون روزی که گردونه به کام ما نگرده
يخ بسته گل گلدون ها انگار
طوفان طبيعت رو ببين کرده چه بيداد
برگی ديگه نيست روی درختها سرماست فقط ميون حرفا
هر چی که بوده توی طبيعت قايم کرده يکی ميون برفا
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری
در حسرت روزهای بهاری بغ کرده قناری
در حسرت روزهای بهاری بغ کـــــــــــــــرده قناری
- دسته بندی
- ترانه
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند