سرنوشت (Sarnevesht)
من اینا رو فهمیدیم از زندگی
به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست
که بین من و آرزو های دور
به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست
من اینا رو فهمیدم از زندگی
که با سرنوشت میشه جنگید و برد
که جنگیدن و باختن بهتره
از اینکه نشست و فقط غُصه خورد
جهان مثلِ آیینه است که خوب و بدش
فقط انعکاسِ وجودِ منه
تن و روح هر آدمی رو زمین
یه تیکه از این تار و پودِ منه
ما از نور و بارون و آیینه ایم
نباید به تاریکی عادت کنیم
نباید از هیچ آدمی توو جهان
با چشمای بسته اطاعت کنیم
من اینا رو فهمیدیم از زندگی
به جز مرگ هیچ چیزی اجبار نیست
که بین من و آرزو های دور
به غیر از خودم هیشکی دیوار نیست
من اینا رو فهمیدم از زندگی
که با سرنوشت میشه جنگید و برد
که جنگیدن و باختن بهتره
از اینکه نشست و فقط غُصه خورد
جهان مثلِ آیینه است که خوب و بدش
فقط انعکاسِ وجودِ منه
تن و روح هر آدمی رو زمین
یه تیکه از این تار و پودِ منه
ما از نور و بارون و آیینه ایم
نباید به تاریکی عادت کنیم
نباید از هیچ آدمی توو جهان
با چشمای بسته اطاعت کنیم
ما از نور و بارون و آیینه ایم
نباید به تاریکی عادت کنیم
نباید از هیچ آدمی توو جهان
با چشمای بسته اطاعت کنیم
- دسته بندی
- ترانه
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند