اولین اجرای رسمی تصنیف مرغ سحر در دستگاه ماهور
با صدای: بانو ملوک ضرابی
آهنگ: استاد مرتضی خان نی داوود
شعر: ملک الشعرای بهار
این تصنیف ماندگار برای اولین باربه طور رسمی با صدای بانو ملوک ضرابی در سال ۱۳۰۶اجرا گردیده است
مرغ سحر ناله سرکن،
داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرربار این قفس را
بَرشِکَنُ و زیر و زِبَر کن
بلبل پَر بسته ز کنج قفس درآ،
نغمهٔ آزادی نوع بشر سرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک تیره را پر شرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فـلک، ای طبیعت،
شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است، گل به بار است،
ابر چشمم، ژالهبار است
این قفس، چون دلم، تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نِگَه ای تازه گل از این، بیشتر کن
مرغ بیدل شرح هجران مختصر مختصر کن
***
عمر حقیقت به سر شد،
عهد و وفا بی اثر شد
ناله عاشق، ناز معشوق، هر دو دروغ و بی ثمر شد
راسته و مهر و محبت فسانه شد، قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد
دیده تر كن!
جور مالك ، ظلم ارباب،زارع از غم گشته بی تاب
ساغر اغنیا پر می ناب، جام ما پر ز خون جگر شد
ای دل تنگ ناله سر كن، از مساوات صرف نظر كن
ساقی گلچهره بده آب آتشین، پرده دلكش بزن ای یار دلنشین
ناله بر آر از قفس ای بلبل حزین
كز غم تو ، سینه من، پر شرر شد ، پر شرر ش
.
با صدای: بانو ملوک ضرابی
آهنگ: استاد مرتضی خان نی داوود
شعر: ملک الشعرای بهار
این تصنیف ماندگار برای اولین باربه طور رسمی با صدای بانو ملوک ضرابی در سال ۱۳۰۶اجرا گردیده است
مرغ سحر ناله سرکن،
داغ مرا تازه تر کن
ز آه شرربار این قفس را
بَرشِکَنُ و زیر و زِبَر کن
بلبل پَر بسته ز کنج قفس درآ،
نغمهٔ آزادی نوع بشر سرا
وَز نفسی عرصهٔ این خاک تیره را پر شرر کن
ظلم ظالم، جور صیاد آشیانم داده بر باد
ای خدا، ای فـلک، ای طبیعت،
شام تاریک ما را سحر کن
نوبهار است، گل به بار است،
ابر چشمم، ژالهبار است
این قفس، چون دلم، تنگ و تار است
شعله فکن در قفس ای آه آتشین
دست طبیعت گل عمر مرا مچین
جانب عاشق نِگَه ای تازه گل از این، بیشتر کن
مرغ بیدل شرح هجران مختصر مختصر کن
***
عمر حقیقت به سر شد،
عهد و وفا بی اثر شد
ناله عاشق، ناز معشوق، هر دو دروغ و بی ثمر شد
راسته و مهر و محبت فسانه شد، قول و شرافت همگی از میانه شد
از پی دزدی، وطن و دین بهانه شد
دیده تر كن!
جور مالك ، ظلم ارباب،زارع از غم گشته بی تاب
ساغر اغنیا پر می ناب، جام ما پر ز خون جگر شد
ای دل تنگ ناله سر كن، از مساوات صرف نظر كن
ساقی گلچهره بده آب آتشین، پرده دلكش بزن ای یار دلنشین
ناله بر آر از قفس ای بلبل حزین
كز غم تو ، سینه من، پر شرر شد ، پر شرر ش
.
- دسته بندی
- موسیقی سنتی و نواحی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند