Write For Us

دخترای ننه‌ دریا | شعری از احمد شاملو

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
12 نمایش
Published
یکی بود یکی نبود.
جز خدا هیچ‌چی نبود
زیر ِ این تاق ِ کبود،
نه ستاره
نه سرود.
عموصحرا، تُپُلی
با دو تا لُپ ِ گُلی
پا و دستش کوچولو
ریش و روحش دوقلو
چپقش خالی و سرد
دلکش دریای ِ درد،
دَر ِ باغو بسّه بود
دَم ِ باغ نشسّه بود:
«ــ عموصحرا! پسرات کو؟»
«ــ لب ِ دریان پسرام.
دخترای ِ ننه‌دریارو خاطرخوان پسرام.
طفلیا، تنگ ِ غلاغ‌پر، پا کـِشون
خسته و مرده، میان
از سر ِ مزرعه‌شون.
تن ِشون خسّه‌ی ِ کار
دل ِشون مُرده‌ی ِ زار
دسّاشون پینه‌ تَرَک
لباساشون نمدک
پاهاشون لُخت و پتی
کج‌کلاشون نمدی،
می‌شینن با دل ِ تنگ
لب ِ دریا سر ِ سنگ.
طفلیا شب تا سحر گریه‌کنون
خوابو از چشم ِ به‌دردوخته‌شون پس می‌رونن
توی ِ دریای ِ نمور
می‌ریزن اشکای ِ شور
می‌خونن ــ آخ که چه دل‌دوز و چه دل‌سوز می‌خونن! ــ:
«ــ دخترای ِ ننه‌دریا! کومه‌مون سرد و سیاس
چش ِ امید ِمون اول به خدا، بعد به شماس.
کوره‌ها سرد شدن
سبزه‌ها زرد شدن
خنده‌ها درد شدن.
از سر ِ تپه، شبا
شیهه‌ی ِ اسبای ِ گاری نمیاد،
از دل ِ بیشه، غروب
چهچه ِ سار و قناری نمیاد،
دیگه از شهر ِ سرود
تک‌سواری نمیاد.
دیگه مهتاب نمیاد
کرم ِ شب‌تاب نمیاد.
برکت از کومه رفت
رستم از شانومه رفت:
تو هوا وقتی که برق می‌جّه و بارون می‌کنه
کمون ِ رنگه به ‌رنگش دیگه بیرون نمیاد،
رو زمین وقتی که دیب دنیارو پُرخون می‌کنه
سوار ِ رخش ِ قشنگش دیگه میدون نمیاد.
شبا شب نیس دیگه، یخ‌دون ِ غمه
عنکبوتای ِ سیا شب تو هوا تار می‌تنه.
دیگه شب مرواری ‌دوزون نمی‌شه
آسمون مثل ِ قدیم شب‌ها چراغون نمی‌شه.
غصه‌یِ کوچیکِ سردی مثِ اشک
جایِ هر ستاره سوسو می‌زنه،
سر ِ هر شاخه یِ خشک
از سحر تا دلِ شب جغده که هوهو می‌زنه.
دلا از غصه سیاس
آخه پس خونه‌ی ِ خورشید کجاس؟
قفله؟ وازش می‌کنیم!
قهره؟ نازش می کنیم!
می‌کِشیم منت ِشو
می خریم همت ِشو!
مگه زوره؟ به خدا هیچ‌کی به تاریکی ِ شب تن نمی‌ده
موش ِ کورم که می‌گن دشمن ِ نوره، به تیغ ِ تاریکی گردن نمی‌ده!
دخترای ِ ننه‌دریا! رو زمین عشق نموند
خیلی وخ پیش باروبندیل ِشو بست خونه تکوند
دیگه دل مثل ِ قدیم عاشق و شیدا نمی‌شه
تو کتابم دیگه اون‌جور چیزا پیدا نمی شه.
دنیا زندون شده: نه عشق، نه امید، نه شور،
برهوتی شده دنیا که تا چِش کار می‌کنه مُرده‌س و گور.
نه امیدی ــ چه امیدی؟ به‌خدا حیف ِ امید! ــ
نه چراغی ــ چه چراغی؟ چیز ِ خوبی می‌شه دید؟ ــ
نه سلامی ــ چه سلامی؟ همه خون‌تشنه‌ی ِ هم! ــ
نه نشاطی ــ چه نشاطی؟ مگه راهش می‌ده غم؟ ــ:
داش آکل، مرد ِ لوطی،
ته خندق تو قوطی!
توی ِ باغ ِ بی‌بی‌جون
جم‌جمک، بلگ ِ خزون!
دیگه دِه مثل ِ قدیم نیس که از آب دُر می‌گرفت
===================================
برای ثبت نام در دوره‌های مختلف ادبی و هنری می‌توانید به صفحه اینستاگرام
موسسه فرهنگی بامداد آفرینش هنر (زیر نظر استاد رشید کاکاوند) مراجعه نموده یا با شماره ۰۹۹۲۴۰۴۰۷۳۷ ارتباط برقرار کنید.
https://www.instagram.com/bamdad_honar/
===================================
روش‌های حمایت از برنامه بنا به درخواست مخاطبان:
1- Super Thanks
به صورت مستقیم از طریق یوتیوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=40
---------------------------------
2- درگاه پرداخت زرین‌پال برای داخل ایران
https://zarinp.al/barzin
به نام مسعود امجدیان
---------------------------------
3- پرداخت با ارز دیجیتال تتر
آدرس ولت TRC20:
TFfmiGFwFf5cqvooN9GwUb2aJm6Ny6gF5S
دسته بندی
آموزش
برچسب
#رشید_کاکاوند #رشیدکاکاوند #شعر #غزل #ادبیات #ادبی, ننه دریا, دخترای ننه دریا
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند