به منظور اطلاع از اضافه شدن کتابهای جدید، در کانال ما عضو شوید: https://bit.ly/32WNB6G
این داستان خودزندگینامهی «ماکسیم گورکی» است؛ از وقتی که پادوی فروشگاه کفاشی بود؛ تا زمانی که تصمیم گرفت برای آخرینبار بخت خود را بیازماید و برای تحصیل در یک مدرسه معمولی به کازان رفت؛ اما او را بهسبب فقر مادی نپذیرفتند.
«آلکسی» پسری نوجوان است که با کارکردن در جاهای مختلف، دیدگاههای تازهای را در زندگی به دست آورده است. در بیشتر جاهایی که او کار میکرد، او را یک نقال و شاعر میدانستند و از او میخواستند برایشان قصه بگوید، شعر بخواند و سرگرمشان کند؛ با اینحال سطح کارشان آنقدر پایین بود که بهجز کارهای شستوشو و رُفتوروب در خانههایشان، کار دیگری نصیب آلکسی نمیشد. بهناچار هنگام انجام همین کارها، گریزی به کتابخانههای آنان میزد و هرچه دستش میآمد، مطالعه میکرد.
آخرین جایی که آلکسی کار میکرد، با مردی به نام «ماکسیموف» آشنا شد که دوست داشت با او حرف بزند و بحث کند. روزی آلکسی از آن مرد دربارهی درسخواندن پرسید....
* درباره کتاب:
کتاب «در جستوجوی نان» یک خودزندگینامه است. در این سبک از نگارش، احساسات و خاطرات نویسنده نقش کمرنگی در کتاب دارد. درمقابل، نویسنده بر زندگی، سرگذشت، فرازونشیبهای زندگی خود تأکید میکند. خودزندگینامه راهی برای بیان ظلم، رنج و مبارزات نویسندگان با حکومت و دستگاههای فاسد است.
این اثر از ترجمه فرانسوی، به فارسی برگردانده شده است. «ماکسیم گورکی» زندگی پرتلاطم خود را در یک سهگانه با نامهای «دوران کودکی»، «در جستوجوی نان» و «دانشکدههای من» شرح داده است.
گورکی از فقر به ستوه آمده بود، خوشبختی را در کلمات و دانش جستوجو میکرد؛ به همینسبب تصمیم گرفت آخرین بخت خود را برای ادامهی تحصیل امتحان کند. او که همراه با مادربزرگش زندگی میکرد، او را بزرگترین معلم خود میداند و بارها ستایشش کرده است.
ماکسیم گورکی این کتاب خواندنی را در ۲۳ فصل به نگارش درآورده است. او نویسنده و قهرمان تهیدستان است. گورکی برای آنکه به هویت کنونی خود دست پیدا کند، ماجراهای بسیاری را پشت سر گذاشته و برای بیداری ملت روسیه تاوان زیادی پرداخته است.
یکی از ویژگیهای مهم آثار گورکی قدرت تصویرسازی او با کلمات است. او با کلمات جادو میکند؛ به همین سبب آثار او همردیف ماندگارترین کتابهای جهان است. نگاه عمیق او به زندگی همواره الهامبخش بسیاری از هنرمندان و نویسندگان بوده است.
* درباره نویسنده:
«آلکسی ماکسیموویچ پِشکوف» (زاده ۲۸ مارس ۱۸۶۸ – درگذشته ۱۸ ژوئن ۱۹۳۶) که با نام «ماکسیم گورکی» شناخته میشود، نویسندهی اهل روسیه و شوروی، از بنیانگذاران سبک ادبی واقعگرایی سوسیالیستی، فعال سیاسی و پنج بار نامزد جایزهی نوبل ادبیات بود.
پس از جنگ جهانی دوم، مکتب سوسیالیست، همزمان با شکلگیری انقلابهای کارگری، به حکومتهای کشورهای کمونیستی پا گذاشت. این مکتب به زندگی مردم نیازمند و کارگر توجه زیادی دارد؛ مشکلات طبقاتی را بیان میکند و فعالیتهای مدنی را حق معترضان میداند.
ماکسیم گورکی قبل از آنکه نویسندهای بنام شود، چندین شغل عوض کرد که همهی آنها سِمتهای دولتی در امپراتوری روسیه بودند. این تجربهها تأثیر بسیاری روی افکار او برای نوشتن کتابهایش گذاشت. او در آن زمان تنها نویسندهای بود که به افراد پاییندست جامعه اهمیت میداد و از حقوق آنها دفاع میکرد. همچنین گورکی بسیار تلاش کرد روند اجتماعی، سیاسی و فرهنگی روسیه را تغییر دهد. او معتقد بود شخصیتهای آثارش ذاتاً انسانهای فهمیده و آگاهی هستند که اوضاع بد جامعه و تحقیرها، آنها را به زانو درآورده است. گورکی برپایهی همین اعتقادها، بارها با حکومت تزار مخالفت کرد، چندین بار دستگیر شد و به زندان رفت؛ ولی دست از مبارزه سیاسی برنداشت و به همین خاطر بخش عمدهای از عمرش را هم در دوران تزاری و هم بعدها در دوران شوروی، در تبعید گذراند. تأثیر این تجربهها بعدها در نوشتههای او مشهود بودند.
معروفترین آثار گورکی عبارتاند از: در اعماق (۱۹۰۲)، مادر، بیستوشش مرد و یک دختر، آوای مرغ طوفان وَ دوران کودکی.
شهرت او هم ردیف با دو نویسندهی معروف روسی «لئو تولستوی» و «آنتوان چخوف» است.
«مارک دانسکوی» بین سالهای ۱۹۳۸ و ۱۹۴۰ در اتحاد جماهیر شوروی، مجموعهی سه قسمتی «سهگانه گورکی» را براساس خودزندگینامه وی ساختوپ.
نمایشنامهنویس و کارگردان پیشرو آلمانی «برتولت برشت» نیز نمایش «مادر» را با همین نام در ۱۹۳۲ روی صحنه برد.
در ۱۹۱۲ آهنگساز ایتالیایی «جیاکومو اورفیس» اوپرایی برمبنای شخصیت «رادا» از «ماکار چودرا» تصنیف کرد.
در ۱۹۸۵ نمایشنامه «دشمنان» با همکاری تئاتر بینالمللی و با حضور چهرههایی از ملیتهای گوناگون به کارگردانیِ «آن پنینگتون» به روی صحنه رفت. هنرپیشهی معروف آفریقای جنوبی «آنخلیک روکاس» و «مادلنا ندوا» بلغاریایی در نقشهای «تاتیانا و کلئوپاترا» ایفای نقش کردند.
*مجموعه ی سه گانه زندگینامه:
دوران کودکی من (Детство) ، قسمت اول ، ۱۹۱۳-۱۹۱۳
در جهان (В людях) ، قسمت دوم ، ۱۹۱۶
دانشگاههای من (Мои университеты) ، قسمت سوم ، ۱۹۲۳
راوی: بهروز رضوی
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان
این داستان خودزندگینامهی «ماکسیم گورکی» است؛ از وقتی که پادوی فروشگاه کفاشی بود؛ تا زمانی که تصمیم گرفت برای آخرینبار بخت خود را بیازماید و برای تحصیل در یک مدرسه معمولی به کازان رفت؛ اما او را بهسبب فقر مادی نپذیرفتند.
«آلکسی» پسری نوجوان است که با کارکردن در جاهای مختلف، دیدگاههای تازهای را در زندگی به دست آورده است. در بیشتر جاهایی که او کار میکرد، او را یک نقال و شاعر میدانستند و از او میخواستند برایشان قصه بگوید، شعر بخواند و سرگرمشان کند؛ با اینحال سطح کارشان آنقدر پایین بود که بهجز کارهای شستوشو و رُفتوروب در خانههایشان، کار دیگری نصیب آلکسی نمیشد. بهناچار هنگام انجام همین کارها، گریزی به کتابخانههای آنان میزد و هرچه دستش میآمد، مطالعه میکرد.
آخرین جایی که آلکسی کار میکرد، با مردی به نام «ماکسیموف» آشنا شد که دوست داشت با او حرف بزند و بحث کند. روزی آلکسی از آن مرد دربارهی درسخواندن پرسید....
* درباره کتاب:
کتاب «در جستوجوی نان» یک خودزندگینامه است. در این سبک از نگارش، احساسات و خاطرات نویسنده نقش کمرنگی در کتاب دارد. درمقابل، نویسنده بر زندگی، سرگذشت، فرازونشیبهای زندگی خود تأکید میکند. خودزندگینامه راهی برای بیان ظلم، رنج و مبارزات نویسندگان با حکومت و دستگاههای فاسد است.
این اثر از ترجمه فرانسوی، به فارسی برگردانده شده است. «ماکسیم گورکی» زندگی پرتلاطم خود را در یک سهگانه با نامهای «دوران کودکی»، «در جستوجوی نان» و «دانشکدههای من» شرح داده است.
گورکی از فقر به ستوه آمده بود، خوشبختی را در کلمات و دانش جستوجو میکرد؛ به همینسبب تصمیم گرفت آخرین بخت خود را برای ادامهی تحصیل امتحان کند. او که همراه با مادربزرگش زندگی میکرد، او را بزرگترین معلم خود میداند و بارها ستایشش کرده است.
ماکسیم گورکی این کتاب خواندنی را در ۲۳ فصل به نگارش درآورده است. او نویسنده و قهرمان تهیدستان است. گورکی برای آنکه به هویت کنونی خود دست پیدا کند، ماجراهای بسیاری را پشت سر گذاشته و برای بیداری ملت روسیه تاوان زیادی پرداخته است.
یکی از ویژگیهای مهم آثار گورکی قدرت تصویرسازی او با کلمات است. او با کلمات جادو میکند؛ به همین سبب آثار او همردیف ماندگارترین کتابهای جهان است. نگاه عمیق او به زندگی همواره الهامبخش بسیاری از هنرمندان و نویسندگان بوده است.
* درباره نویسنده:
«آلکسی ماکسیموویچ پِشکوف» (زاده ۲۸ مارس ۱۸۶۸ – درگذشته ۱۸ ژوئن ۱۹۳۶) که با نام «ماکسیم گورکی» شناخته میشود، نویسندهی اهل روسیه و شوروی، از بنیانگذاران سبک ادبی واقعگرایی سوسیالیستی، فعال سیاسی و پنج بار نامزد جایزهی نوبل ادبیات بود.
پس از جنگ جهانی دوم، مکتب سوسیالیست، همزمان با شکلگیری انقلابهای کارگری، به حکومتهای کشورهای کمونیستی پا گذاشت. این مکتب به زندگی مردم نیازمند و کارگر توجه زیادی دارد؛ مشکلات طبقاتی را بیان میکند و فعالیتهای مدنی را حق معترضان میداند.
ماکسیم گورکی قبل از آنکه نویسندهای بنام شود، چندین شغل عوض کرد که همهی آنها سِمتهای دولتی در امپراتوری روسیه بودند. این تجربهها تأثیر بسیاری روی افکار او برای نوشتن کتابهایش گذاشت. او در آن زمان تنها نویسندهای بود که به افراد پاییندست جامعه اهمیت میداد و از حقوق آنها دفاع میکرد. همچنین گورکی بسیار تلاش کرد روند اجتماعی، سیاسی و فرهنگی روسیه را تغییر دهد. او معتقد بود شخصیتهای آثارش ذاتاً انسانهای فهمیده و آگاهی هستند که اوضاع بد جامعه و تحقیرها، آنها را به زانو درآورده است. گورکی برپایهی همین اعتقادها، بارها با حکومت تزار مخالفت کرد، چندین بار دستگیر شد و به زندان رفت؛ ولی دست از مبارزه سیاسی برنداشت و به همین خاطر بخش عمدهای از عمرش را هم در دوران تزاری و هم بعدها در دوران شوروی، در تبعید گذراند. تأثیر این تجربهها بعدها در نوشتههای او مشهود بودند.
معروفترین آثار گورکی عبارتاند از: در اعماق (۱۹۰۲)، مادر، بیستوشش مرد و یک دختر، آوای مرغ طوفان وَ دوران کودکی.
شهرت او هم ردیف با دو نویسندهی معروف روسی «لئو تولستوی» و «آنتوان چخوف» است.
«مارک دانسکوی» بین سالهای ۱۹۳۸ و ۱۹۴۰ در اتحاد جماهیر شوروی، مجموعهی سه قسمتی «سهگانه گورکی» را براساس خودزندگینامه وی ساختوپ.
نمایشنامهنویس و کارگردان پیشرو آلمانی «برتولت برشت» نیز نمایش «مادر» را با همین نام در ۱۹۳۲ روی صحنه برد.
در ۱۹۱۲ آهنگساز ایتالیایی «جیاکومو اورفیس» اوپرایی برمبنای شخصیت «رادا» از «ماکار چودرا» تصنیف کرد.
در ۱۹۸۵ نمایشنامه «دشمنان» با همکاری تئاتر بینالمللی و با حضور چهرههایی از ملیتهای گوناگون به کارگردانیِ «آن پنینگتون» به روی صحنه رفت. هنرپیشهی معروف آفریقای جنوبی «آنخلیک روکاس» و «مادلنا ندوا» بلغاریایی در نقشهای «تاتیانا و کلئوپاترا» ایفای نقش کردند.
*مجموعه ی سه گانه زندگینامه:
دوران کودکی من (Детство) ، قسمت اول ، ۱۹۱۳-۱۹۱۳
در جهان (В людях) ، قسمت دوم ، ۱۹۱۶
دانشگاههای من (Мои университеты) ، قسمت سوم ، ۱۹۲۳
راوی: بهروز رضوی
#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند