Write For Us

کتاب صوتی دیوانه‌ای در شهر اثر ژرژ سیمنون

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
52 نمایش
Published
به منظور آگاهی از افزوده شدن کتابهای جدید، به کانال ما بپیوندید:
https://bit.ly/32WNB6G

این داستان در شهری در جنوب فرانسه رخ می‌دهد. «کمیسر مگره» با مردی مشکوک برخورد می‌کند که حس کنجکاوی‌اش را برمی‌انگیزد و در پی تعقیب و گریز آن مرد، کمیسر با اصابت گلوله‌ی او مجروح می‌شود.
آقای «مگره»، کمیسر پلیس، به‌طور تصادفی با مردی در قطار رو‌به‌رو می‌شود که ساعتی بعد از نیمه‌شب از قطار بیرون می‌پرد. مگره هم دنبال او می‌رود، اما تیر می‌خورد و در بیمارستان شهر «برژراک» که نزدیک آنجاست، بستری می‌شود.
پیش از این، در شهر دیوانه‌ای بوده که دو زن را کشته و قصد کشتن دو نفر دیگر را هم داشته است که آن دو نفر می‌گریزند. مگره به دکتر «ریوو»، پزشک معالج خود، و نیز به دادستان شهر مشکوک می‌شود. براثر تحقیقات مگره معلوم می‌شود که شخصی به نام «دکتر ریوو» تاکنون از دانشکده‌های پزشکی فرانسه فارغ‌التحصیل نشده است.
در همین زمان جنازه‌ی مردی که به مگره شلیک کرده بود، پیدا می‌شود. نام او «ساموئل» است و در الجزیره به کارهای خلاف مشغول بوده است. مگره متوجه می‌شود که دکتر هم پنج سال پیش در الجزیره به‌‌سرمی‌برده و در آنجا با «خانم ریوو» آشنا شده است.
مادام ریوو همان زمان در بیمارستانی در الجزیره می‌میرد. فرض این است که اثر انگشت او می‌باید شباهت بسیاری با جنازه‌ داشته باشد.
مگره نقشه‌ای می‌کشد و اطلاعیه‌ای در روزنامه‌های بوردو چاپ می‌کند؛ شهری که مادرزن دکتر در آنجا به‌‌سرمی‌برد و در آن از «خانم بوسولی» می‌خواهد که نزد سردفتر مگره در هتل «دانگلتر» بیاید و چون می‌داند که دکتر ریوو هم از اطلاعیه باخبر می‌شود، دوستش «لدوک» را به ایستگاه قطار می‌فرستد. لدوک در آنجا می‌بیند که «فرانسواس»، خواهرزن دکتر، آمده است تا مانع از رفتن مادرش نزد مگره بشود. لدوک هر دو را دستگیر می‌کند و نزد مگره می‌‌‌برد. فرانسواس به دکتر تلفن می‌کند. دکتر به خانه می‌‌رود و یادداشتی را به همسر خود می‌دهد تا به فرانسواس برساند. بعد خودش، در اتومبیلش نزدیک هتل منتظر می‌نشیند.
خانم ریوو یادداشت را به فرانسواس در اتاق مگره می‌رساند و فرانسواس می‌گریزد و خود را به دکتر می‌رساند. لدوک به اتومبیل دکتر شلیک می‌کند و مانع از فرار آنها می‌شود. دکتر و فرانسواس به داخل هتل می‌روند و در یکی از اتاق‌ها خودکشی می‌کنند. مگره به دادستان که در اتاق او حاضر است، می‌گوید: «بعداً که مرخص شدم، با شما حرف خواهم زد!»

* درباره‌ی کتاب
«دیوانه‌ای در شهر» یک رمان پلیسی از «ژرژ سیمنون» است که در آوریل ۱۹۳۲ منتشر شد. سیمنون این رمان را در مارس۱۹۳۲ در هتلی که اقامت داشت، نوشت. این رمان از کتاب‌های ابتداییِ کمیسر مگره و از بهترین‌های این مجموعه است.

* درباره‌ی نویسنده
«ژرژ سیمنون» نویسنده‌ی بلژیکی بود. وی به‌‌سببِ نوشتن رمان‌های پلیسی شهرت داشت. از او نزدیک به ۲۰۰ رمان و تعداد بسیاری آثار کوتاه منتشر شده‌ است. سیمنون، خالق شخصیت «کمیسر مگره»، یکی از سرشناس‌ترین کارآگاه‌های ادبیات پلیسی جهان است. او در ۱۳فوریه‌‌ی۱۹۰۳ در شهر لیژ (Liége) بلژیک به دنیا آمد. پدرش، دزیره، در یک شرکت بیمه حساب‌‌دار بود.
ژرژ در سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۱۴ در مدرسه‌‌ی «سن آندره» تحصیل کرد و با آغاز جنگ جهانی اوّل در سال ۱۹۱۴ به کالج سن‌‌لویی رفت که دبیرستانی زیر نظر ژزوئیت‌ها بود.
او تا پیش از ۱۹۱۸ به کارهایی همچون شاگردی در کتاب‌فروشی مشغول شد، اما در ژانویه‌‌ی آن سال در پیِ بیماری پدرش ترک‌‌تحصیل کرد و در نشریه‌ی «گازت دو لیژ» به کار خبرنگاری مشغول شد. این شغل به او امکان داد با گروه‌ها و طبقه‌‌های مختلف مردم، همچون افرادی که در هتل‌های ارزان‌‌قیمت اقامت داشتند و گه‌‌گاه گذارشان به اداره‌‌ی پلیس می‌افتاد، ارتباط پیدا کند و با منش و رفتار آنها به‌خوبی آشنا شود. این آشنایی زمانی که بعدها نویسندگی، حرفه‌‌ی اصلی‌اش شد، بسیار به کار آمد. کار در گازت که روزنامه‌ای با شمارگان بالا و عامه‌پسند بود، باعث شد تا مهارت‌های تندنویسی و ویرایش سریع متون نوشتاری را فرابگیرد. عادت تندنویسی تا پایان کار حرفه‌ای‌اش با او ماند؛ به‌نحوی که می‌توانست یک رمان کامل را در سه ساعت بنویسد و آماده‌ی چاپ کند!
در دوران کار در گازت بیش از ۱۵۰ مقاله با نام قلمی «G.Sim» نوشت و در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۲ بیش از ۸۰۰ قطعه‌ی فکاهی با نام «مسیو لکوک» به چاپ رساند.
نخستین رمانش را در ژوئن۱۹۱۹ نوشت و در سال ۱۹۲۱ با نام مستعار «G.Sim» به چاپ رساند. در سال ۱۹۳۰ شخصیت محبوب آثارش، کمیسر مگره، برای نخستین‌بار خودنمایی کرد. او این شخصیت را در داستان کوتاهی به درخواست «ژوزف کسل» برای چاپ در مجله‌ی کارآگاه نوشت.
سیمنون در خلال جنگ جهانی دوم در «وانده» می‌زیست و در همین دوران بود که با «آندره ژید»، نویسنده‌‌ی نامدار فرانسوی، آشنا شد.
در سال ۱۹۴۵، پس از آنکه گشتاپو به یهودی‌بودنِ وی شک کرد، از فرانسه‌‌ی اشغال‌شده گریخت و به آمریکا رفت. دوران اقامت در آمریکا از خلاقانه‌ترین روزهای زندگانی پربار سیمنون بود.
در سال ۱۹۵۵ بار دیگر به اروپا بازگشت و نخست در فرانسه و سپس در سوئیس اقامت گزید. در سال ۱۹۷۲ عملاً داستان‌نویسی را کنار گذاشت و به نگارش زندگی‌نامه‌ی خود مشغول شد. رمان‌های او آمیزه‌ای از پرداخت استادانه و کالبدشکافی هوشمندانه‌ی روان انسان‌ها است.
وی ترس‌ها، عقده‌های روانی، گرایش‌های ذهنی و وابستگی‌هایی را توصیف می‌کند که در زیر نقاب زندگی معمولی و یک‌‌نواخت روزمره پنهان‌اند و ناگهان با انفجاری غیرمنتظره به خشونت و جنایت منجر می‌شوند

کتاب مرجع
Maigret travels south - ۱۹۳۲
Author: Georges Simenon

راوی: بهروز رضوی

#دیوانه‌ای_در_شهر_ژرژ_سیمنون
#کتاب_گویا_صوتی
#بهروز_رضوی

لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است

00:00:00 فصل اول
00:17:50 فصل دوم
00:33:46 فصل سوم
00:49:21 فصل چهارم
01:02:23 فصل پنجم
01:17:27 فصل ششم
دسته بندی
کتاب صوتی
برچسب
کتاب صوتی, audio book, audiobook
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند