Write For Us

کتاب صوتی نود و سه اثر ویکتور هوگو

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
67 نمایش
Published
به منظور اطلاع از اضافه شدن کتابهای جدید، در کانال ما عضو شوید:
https://bit.ly/32WNB6G

دست‎یابی مردم پاریس به «قلعه باستی» در چهاردهم ژوئیه ۱۷۸۹ میلادی، آغازگر فروریختن کاخ استبداد در فرانسه بود. این حال‌وهوای انقلابی چندین سال دوام داشت. رمان «نودوسه» ما را به فضای «انقلاب کبیر فرانسه» در سال ۱۷۹۳ میلادی می‌برد.
دوران «انقلاب کبیر فرانسه» است و سال ۱۷۹۳ میلادی. ضد انقلاب داخلی با تکیه بر نیروهای خارجی، قصد داشتند جمهوری‌خواهان را شکست دهند. مهم‌ترین عامل ضد انقلاب شخصی بود به نام «مارکی دولانتناک» که شاهزاده‌‌ای اهل بریتانی بود و در منطقه‌ی «وانده» ضد انقلاب را هدایت می‌کرد. او با هجوم ناگهانی به ناحیه‌ی «دوول» حمله برد و به هیچ‌کس رحم نکرد؛ حتی سه کودکِ زنی بیوه را با خود گروگان برد و زن را تیرباران کرد که البته زن نمرد و گدایی او را به خانه برد و به بهبودش کمک کرد.
سران انقلابی شخصی به نام «جی مُردن» را برای مقابله با مارکی فرستادند. البته اشراف‌زاده‌ای به نام «گوان» قبلاً به آنجا اعزام شده بود و مشغول جنگیدن با نیروهای مارکی بود. این اشراف‌زاده، برادرزاده‌ی مارکی بود.
جی مردن که به دوول رسید، متوجه شد «گوان» همان کسی است که در کودکی تحت آموزش او بود و میانشان علاقه‌ای خاص وجود داشت. گوان، با تدبیری ماهرانه، نیروهای مارکی را در دوول شکست داد؛ بیشتر افرادش را کشت یا اسیر کرد و باعث شد مارکی و تعداد محدودی از افرادش، به شهر کوچک «تورک» بگریزند و در برج بلندی سنگر بگیرند.
گوان و جی مردن و افرادشان برج را محاصره کردند. برج دو راه ورود داشت: یکی پلی که محاصره‌شدگان آن را با مواد منفجره بسته بودند و راه دیگری که آن را هم با چوب بسته بودند. گوان به محاصره‌شدگان هشدار داد که یا خود را تسلیم کنند، یا آماده‌ی حمله‌ی آنها بشوند. درعوض مارکی هم اعلام کرد که اگر جلو بیایند، آن سه کودک را قربانی می‌کنند. مهلت داده‌شده از سوی گوان و جی مردن به پایان رسید و آنها تصمیم گرفتند که حمله کنند.
از آن سو، مادر سه کودک در روستایی شنید که بچه‌هایش در شهر تورک هستند....

ویکتور هوگو، نویسنده‌ی بزرگ و نام‌آور، پس از پایان رمان «بینوایان» به اطرافیان خود گفته بود که در ذهنش طرحی برای نوشتن رمانی درباره‌ی انقلاب دارد. این طرح ده سال بعد، در سال ۱۸۸۴ میلادی، با نام رمان «نودوسه» منتشر شد که آخرین رمان او بود. ردپای انقلاب کبیر فرانسه را در بسیاری از نوشته‌ها و اشعار هوگو می‌توان یافت، اما رمان «نودوسه» درخشندگی بیشتری دارد.
هوگو در آن ده سال اسناد بسیاری از وقایع سال ۱۷۹۳ و جنگ و ستیز «وانده» گرد آورده بود، و از پدرش و ابازماندگان دیگر آن جنگ‌ها داستان‌های بسیاری شنیده بود و با جزئیات حوادث نبرد وانده آشنایی داشت؛ با این‌حال، در رمان خود وقایع را آن‌طور که دل‌خواهش بود و با ظرافت و مهارت‌های هنرمندانه بازسازی کرد.
نام رمان تلخیصی از سال «هزار و هفتصد و نود و سه»، یعنی چهارمین سال انقلاب فرانسه است؛ سالی سرشار از تلاطمات سیاسی که برجسته‌ترین آنها اعدام «لویی شانزدهم» (در ژانویه) و اعدام «ملکه ماری آنتوانت» در اکتبر همان سال است.
سه قهرمان اصلی این رمان، نمایان‌گرِ منش‌هایی با ارزش‌های اخلاقی طبقات خویش هستند:
«مارکی دولانتناک» از اشراف سال‌خورده‌، با خلق‌وخویی عبوس است که بر مسئولیت‌های طبقه‌ی حاکم آگاهی دارد و آنها را به عهده می‌گیرد؛
«سیموردن» نماینده‌ی ملت است که اشتیاق او به بازیافتن کرامت انسان سبب می‌شود تا نمایندگان کنوانسیون را برانگیزد؛
و سرانجام «گوان» نجیب‌زاده‌ای‌ است که پیوستنش به صفوف ملت، تجسم کوشش بلندنظرانه‌ی‌ طبقه‌ای در آستانه‌ی نابودی است که در راه بازیابی خویش تلاش می‌کند.
هر سه، پیوندی یک‌دلانه با یکدیگر دارند؛ پیوندی که باوجودِ ژرفای آن، هیچ نتیجه‌ای دربرندارد؛ چراکه روش‌های هریک جدایی از دیگری‌ است و همین چالشی است که روند حوادث را به پیش می‌برد.
این رمان پایانی بسیار تلخ و اندوه‌بار دارد؛ اما قهرمانان داستان در آخرین لحظه‌های عمر خود از آینده‌ای روشن سخن می‌گویند و معتقدند که حتی در سیاه‌ترین لحظه‌ها نباید امید را از دست داد.


#Ketabkhan#کتاب صوتی#کتاب گویا#کتاب خوان
دسته بندی
کتاب صوتی
برچسب
کتاب صوتی, audio book, audiobook
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند