عزیز من!
چندی پیش برایت نوشتم که چه خوب است جای کوچکی برای « انتخاب گریستن » باز کنیم! جایی همیشگی، از امروز تا آخرین روز.
و شنیدم که می گفتی ـ با لبخند ـ که « در چنین روزگاری اگر کاری باشد که آن را خیلی خوب و ماهرانه بدانیم، همان خوب گریستن است و بس» .
بله، قبول. اما مقصود من، البته، نه گریستن زیر فشارهای جاری، بل « اراده به گریستن » بود؛ و میان این دو تفاوتی ست.
من با این سخن منظوم موافقم که می گوید:
کلامی که نتوانیش گفت راست
به غیظ فروخورده تبدیل کن !
اما موافق نیستم که همه چیز را چون نمی توانی بگویی ، آنقدر به غیظ فرو خورده تبدیل کنی که یک روز، با گلودردی خوفناک از پا درآیی ـ بی تأثیری بر زمان و زمانه ی خود.
همه ی حرف های نازدنی را به غیظ تبدیل مکن، همچنان که به بغض. بعض حرف هایت را به اشک مبدل کن! روشن است که چه می گویم؟ گریستن به جای گریستن، نه. گریستن به جای حرفی که نمی توانی به تمامی اش بزنی، و در کمال ممکن.
همه ی آب ها نباید در اعماق زمین جاری شوند، تا یک روز، شاید، مته ی چاهی به آنها برسد، و فورانی و طغیانی...کمی از آب ها باید که چشمه کنند و چشمه شوند، و جریانی عینی و ملموس یابند.
تشنگی ما را، همیشه، آب هایی که در اعماق جاری اند فرو نمی نشانند، و همه ی رهگذران را ، همیشه، چنان بازوی بلند، دَلو کهنه ، و چرخ چاهی نیست که بتوانند به مدد آن، داغی بی پیرِ این کویر را تحمل پذیر کنند.
اشک، خدای من، اشک...
بدون احساس کمترین خجالت، به پهنای صورت گریستن را دوست می دارم؛ اما نه به خاطر این یا آن مسأله ی حقیر، نه به خاطر دئانت یک دوست، نه به خاطر معشوق گریز پای پُر ادا، و آن که ناگهان تنهایمان گذاشت و رفت، و آن که اینک در خاک خفته است و یادش به خیر، و نه به خاطر خُبث طینت آنها که گره های کور روح صغیرشان را تنها با دندان شکنجه دادن دیگران می خواهند باز کنند...
نه... اشک نه برای آنچه که بر تک تک ما در محدوده ی محقر زندگی فردی مان می گذرد؛ بلکه به خاطر مجموع مشقاتی که انسان در زیر آفتاب کشیده است و همچنان می کشد؛ به خاطر همه ی انسان هایی که اشک می ریزند و یا دیگر ندارند که بریزند.
گریستن به خاطر دردهایی که نمی شناسی شان ، و درمان های دروغین.
به خاطر رنج های عظیم آن کس که هرگز او را ندیده ای و نه خواهی دید.
به خاطر بچه های سراسر دنیا ـ که ما چنین جهانی را به ایشان تحویل می دهیم و می گذریم...
عزیز من!
اینک سخنی از سهراب به خاطرم می آید، در باب گریستن ، که شاید نقطه ی پایانی بر این نامه نیز به حساب آید:
« بی اشک، چشمان تو ناتمام است
و نمناکی جنگل نارساست » ...
????????????
درباره ی کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم
کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم، یکی از سهگانههای عاشقانه نادر ابراهیمی و از محبوبترین آثار ایشان است.
ابراهیمی در آغاز کتاب مینویسد: آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سالهای ۶۳-۶۵، به هنگام نوشتن، در تنهایی، در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن میپیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکیندهنده خاطرم میشد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم، بر کل آن نشسته بود، غالبا به یاد همسرم میافتادم که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ میکرد و میکوشیدم که به جستجو به امید رسیدن به ریشههای گیاه بالنده و سرسخت اندوه، و دانستن اینکه این روینده بیپروا از چه چیزها تغذیه میکند، و شناختن شرایط رشد و دوامش، آن را نه آنکه نابود کنم، بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم.
پس، یکی از خوبترین راههای رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرینهای خطاطیام را تا آنجا که مقدور باشد، اختصاص دهم به نامه کوتاهی به همسرم…
????????????
درباره ی کتاب صوتی چهل نامه کوتاه به همسرم
کتاب صوتی پیش رو عاشقانهایست لطیف که به رسم نامه نوشتن و از طریق نامه حدیث دل گفتن، پیشکش همه کسانی شده است که این نامهها میتواند از زبان آنان باشد.
تلفیق متن بسیار زیبا و دوستداشتنی نادر ابراهیمی، با هنر ناصر چشمآذر که مهارت و حس او در ساخت موسیقی ستودنی است و همچنین صدای بسیار گرم و شنیدنی پیام دهکردی که پیش از این، صدای او را با یک عاشقانه آرام و نامههای عاشقانه یک پیامبر تجربه کردهایم، فضایی را میسازد که نه یکبار، بلکه بارها و بارها بخواهیم آن را تکرار و در کنار عزیزانمان تجربه کنیم.
????????????
عنوان : چهل نامه کوتاه به همسرم
نویسنده : نادر ابراهیمی
موضوع: عاشقانه اجتماعی
گوینده : پیام دهکردی
تعداد ترک : 41
آهنگساز و تنظیمکننده : ناصر چشمآذر
ناشر کتاب صوتی : نوین کتاب گویا
کتاب صوتی های مارو میتونید تو این لینک ببینید و گوش جان بسپارید ❤????????
https://www.youtube.com/watch?v=IgPUDkYS7Ss&list=PLTLtkSp1HANsJicZiMyOOLjzzD1E4xNqP
????????????
You can see and listen to the rest of our audiobooks in this link ❤????????
https://www.youtube.com/watch?v=IgPUDkYS7Ss&list=PLTLtkSp1HANsJicZiMyOOLjzzD1E4xNqP
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
????????????بهترین و پربیننده ترین سریال های ایرانی رو در کانال زیر دنبال کنید
????????????
https://www.youtube.com/channel/UCJBCZAHj4YesOWBYJ1h6abg
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
???????????? اخبار و حواشی آدم های معروف رو در کانال زیر دنبال کنین
????????????
http://bit.ly/TopPersianMedia_Channel
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
????????????جدیدترین و به روزترین کانال برای موسیقی های ایرانی
????????????
http://bit.ly/TopPersianMusic_Channel
چندی پیش برایت نوشتم که چه خوب است جای کوچکی برای « انتخاب گریستن » باز کنیم! جایی همیشگی، از امروز تا آخرین روز.
و شنیدم که می گفتی ـ با لبخند ـ که « در چنین روزگاری اگر کاری باشد که آن را خیلی خوب و ماهرانه بدانیم، همان خوب گریستن است و بس» .
بله، قبول. اما مقصود من، البته، نه گریستن زیر فشارهای جاری، بل « اراده به گریستن » بود؛ و میان این دو تفاوتی ست.
من با این سخن منظوم موافقم که می گوید:
کلامی که نتوانیش گفت راست
به غیظ فروخورده تبدیل کن !
اما موافق نیستم که همه چیز را چون نمی توانی بگویی ، آنقدر به غیظ فرو خورده تبدیل کنی که یک روز، با گلودردی خوفناک از پا درآیی ـ بی تأثیری بر زمان و زمانه ی خود.
همه ی حرف های نازدنی را به غیظ تبدیل مکن، همچنان که به بغض. بعض حرف هایت را به اشک مبدل کن! روشن است که چه می گویم؟ گریستن به جای گریستن، نه. گریستن به جای حرفی که نمی توانی به تمامی اش بزنی، و در کمال ممکن.
همه ی آب ها نباید در اعماق زمین جاری شوند، تا یک روز، شاید، مته ی چاهی به آنها برسد، و فورانی و طغیانی...کمی از آب ها باید که چشمه کنند و چشمه شوند، و جریانی عینی و ملموس یابند.
تشنگی ما را، همیشه، آب هایی که در اعماق جاری اند فرو نمی نشانند، و همه ی رهگذران را ، همیشه، چنان بازوی بلند، دَلو کهنه ، و چرخ چاهی نیست که بتوانند به مدد آن، داغی بی پیرِ این کویر را تحمل پذیر کنند.
اشک، خدای من، اشک...
بدون احساس کمترین خجالت، به پهنای صورت گریستن را دوست می دارم؛ اما نه به خاطر این یا آن مسأله ی حقیر، نه به خاطر دئانت یک دوست، نه به خاطر معشوق گریز پای پُر ادا، و آن که ناگهان تنهایمان گذاشت و رفت، و آن که اینک در خاک خفته است و یادش به خیر، و نه به خاطر خُبث طینت آنها که گره های کور روح صغیرشان را تنها با دندان شکنجه دادن دیگران می خواهند باز کنند...
نه... اشک نه برای آنچه که بر تک تک ما در محدوده ی محقر زندگی فردی مان می گذرد؛ بلکه به خاطر مجموع مشقاتی که انسان در زیر آفتاب کشیده است و همچنان می کشد؛ به خاطر همه ی انسان هایی که اشک می ریزند و یا دیگر ندارند که بریزند.
گریستن به خاطر دردهایی که نمی شناسی شان ، و درمان های دروغین.
به خاطر رنج های عظیم آن کس که هرگز او را ندیده ای و نه خواهی دید.
به خاطر بچه های سراسر دنیا ـ که ما چنین جهانی را به ایشان تحویل می دهیم و می گذریم...
عزیز من!
اینک سخنی از سهراب به خاطرم می آید، در باب گریستن ، که شاید نقطه ی پایانی بر این نامه نیز به حساب آید:
« بی اشک، چشمان تو ناتمام است
و نمناکی جنگل نارساست » ...
????????????
درباره ی کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم
کتاب چهل نامه کوتاه به همسرم، یکی از سهگانههای عاشقانه نادر ابراهیمی و از محبوبترین آثار ایشان است.
ابراهیمی در آغاز کتاب مینویسد: آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سالهای ۶۳-۶۵، به هنگام نوشتن، در تنهایی، در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن میپیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکیندهنده خاطرم میشد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم، بر کل آن نشسته بود، غالبا به یاد همسرم میافتادم که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ میکرد و میکوشیدم که به جستجو به امید رسیدن به ریشههای گیاه بالنده و سرسخت اندوه، و دانستن اینکه این روینده بیپروا از چه چیزها تغذیه میکند، و شناختن شرایط رشد و دوامش، آن را نه آنکه نابود کنم، بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم.
پس، یکی از خوبترین راههای رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرینهای خطاطیام را تا آنجا که مقدور باشد، اختصاص دهم به نامه کوتاهی به همسرم…
????????????
درباره ی کتاب صوتی چهل نامه کوتاه به همسرم
کتاب صوتی پیش رو عاشقانهایست لطیف که به رسم نامه نوشتن و از طریق نامه حدیث دل گفتن، پیشکش همه کسانی شده است که این نامهها میتواند از زبان آنان باشد.
تلفیق متن بسیار زیبا و دوستداشتنی نادر ابراهیمی، با هنر ناصر چشمآذر که مهارت و حس او در ساخت موسیقی ستودنی است و همچنین صدای بسیار گرم و شنیدنی پیام دهکردی که پیش از این، صدای او را با یک عاشقانه آرام و نامههای عاشقانه یک پیامبر تجربه کردهایم، فضایی را میسازد که نه یکبار، بلکه بارها و بارها بخواهیم آن را تکرار و در کنار عزیزانمان تجربه کنیم.
????????????
عنوان : چهل نامه کوتاه به همسرم
نویسنده : نادر ابراهیمی
موضوع: عاشقانه اجتماعی
گوینده : پیام دهکردی
تعداد ترک : 41
آهنگساز و تنظیمکننده : ناصر چشمآذر
ناشر کتاب صوتی : نوین کتاب گویا
کتاب صوتی های مارو میتونید تو این لینک ببینید و گوش جان بسپارید ❤????????
https://www.youtube.com/watch?v=IgPUDkYS7Ss&list=PLTLtkSp1HANsJicZiMyOOLjzzD1E4xNqP
????????????
You can see and listen to the rest of our audiobooks in this link ❤????????
https://www.youtube.com/watch?v=IgPUDkYS7Ss&list=PLTLtkSp1HANsJicZiMyOOLjzzD1E4xNqP
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
????????????بهترین و پربیننده ترین سریال های ایرانی رو در کانال زیر دنبال کنید
????????????
https://www.youtube.com/channel/UCJBCZAHj4YesOWBYJ1h6abg
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
???????????? اخبار و حواشی آدم های معروف رو در کانال زیر دنبال کنین
????????????
http://bit.ly/TopPersianMedia_Channel
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
????????????جدیدترین و به روزترین کانال برای موسیقی های ایرانی
????????????
http://bit.ly/TopPersianMusic_Channel
- دسته بندی
- اندیشه و حکمت
- برچسب
- چهل نامه کوتاه به همسرم, چهل نامه کوتاه, Forty short letters to my wife
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند