به منظور آگاهی از افزوده شدن کتابهای جدید، به کانال ما بپیوندید:
https://bit.ly/32WNB6G
کتاب صوتی کنولپ اثر هرمان هسه
داستان به آغاز دهه ۱۸۹۰ مربوط می شود که در آن هنگام کنولپ، چند هفته، به علت بیماری در بیمارستان ویژه بینوایان به سر برده بود.
کنولپ فردی بود آزاده و از کارگریزان که هیچ گاه مدت زیادی را در مکانی ثابت سپری نکرده بود. او دائم در حال صحراگردی، از شهری به شهر دیگر، بود؛ اما از آنجا که فردی باادب و خوش صحبت بود، برای یافتن میزبان و سپردی کردن اندک مدتی در خانه ی وی، با مشکلی روبهرو نمی شد. او در شهرهای مختلف دوستان زیادی داشت و چون فقط در مواقع ضروری به خانه ی دوستانش مراجعه می کرد، همه این آشنایان با خرسندی او را پذیرا می شدند.
او بعد از بیمای نزد دوستش امیل رفت. امیل که شغلش پوستگری بود با خوش رویی پذیرای او شده بود و اتاق شاگرد را در اختیارش گذاشته بود. البته امیل طعنه هایی به او، بابت شیوه قلندرانه اش، می زد و زندگی راحت خود با همسرش را به رخ وی می کشید؛ اما کنولپ توجهی به این حرفها نشان نمی داد...
شب هنگام وقتی که کنولپ قصد داشت برای خواب به اتاق برود، از پنجره ی پلکان دختری را در خانه ی روبه رو دید. دخترک خدمتکار خانه بود و بسیار غمگین می نمود...
داستان این کتاب، ماجرای ماست و گرفتاری هایی که به واسطه هنجارهای زندگی اجتماعی، دچارش می شویم.
رنجی که می بریم برای اینکه خودمان را با این معیارها همساز کنیم؛ در حالی که موفقیت در این معیارها موجب رضایتمندی کافی ما نمی شوند و جبران چیزهایی را که ترک کرده ایم، نمی کنند.
کتاب مرجع
Knulp - ۱۹۱۵
Author: Hermann Hesse
Genres: Novel, Fiction
راوی: بهروز رضوی
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
#کتاب_گویا_صوتی
#بهروز_رضوی
#کنولپ_هرمان_هسه
00:00:00 فصل اول
00:18:48 فصل دوم
00:37:11 فصل سوم
00:55:20 فصل چهارم
01:33:25 فصل پنجم
https://bit.ly/32WNB6G
کتاب صوتی کنولپ اثر هرمان هسه
داستان به آغاز دهه ۱۸۹۰ مربوط می شود که در آن هنگام کنولپ، چند هفته، به علت بیماری در بیمارستان ویژه بینوایان به سر برده بود.
کنولپ فردی بود آزاده و از کارگریزان که هیچ گاه مدت زیادی را در مکانی ثابت سپری نکرده بود. او دائم در حال صحراگردی، از شهری به شهر دیگر، بود؛ اما از آنجا که فردی باادب و خوش صحبت بود، برای یافتن میزبان و سپردی کردن اندک مدتی در خانه ی وی، با مشکلی روبهرو نمی شد. او در شهرهای مختلف دوستان زیادی داشت و چون فقط در مواقع ضروری به خانه ی دوستانش مراجعه می کرد، همه این آشنایان با خرسندی او را پذیرا می شدند.
او بعد از بیمای نزد دوستش امیل رفت. امیل که شغلش پوستگری بود با خوش رویی پذیرای او شده بود و اتاق شاگرد را در اختیارش گذاشته بود. البته امیل طعنه هایی به او، بابت شیوه قلندرانه اش، می زد و زندگی راحت خود با همسرش را به رخ وی می کشید؛ اما کنولپ توجهی به این حرفها نشان نمی داد...
شب هنگام وقتی که کنولپ قصد داشت برای خواب به اتاق برود، از پنجره ی پلکان دختری را در خانه ی روبه رو دید. دخترک خدمتکار خانه بود و بسیار غمگین می نمود...
داستان این کتاب، ماجرای ماست و گرفتاری هایی که به واسطه هنجارهای زندگی اجتماعی، دچارش می شویم.
رنجی که می بریم برای اینکه خودمان را با این معیارها همساز کنیم؛ در حالی که موفقیت در این معیارها موجب رضایتمندی کافی ما نمی شوند و جبران چیزهایی را که ترک کرده ایم، نمی کنند.
کتاب مرجع
Knulp - ۱۹۱۵
Author: Hermann Hesse
Genres: Novel, Fiction
راوی: بهروز رضوی
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
#کتاب_گویا_صوتی
#بهروز_رضوی
#کنولپ_هرمان_هسه
00:00:00 فصل اول
00:18:48 فصل دوم
00:37:11 فصل سوم
00:55:20 فصل چهارم
01:33:25 فصل پنجم
- دسته بندی
- کتاب صوتی
- برچسب
- کتاب صوتی, audio book, audiobook
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند