به منظور آگاهی از افزوده شدن کتابهای جدید، به کانال ما بپیوندید:
https://bit.ly/32WNB6G
«ملالآور» قصهی استاد و دانشمندی بزرگ در آستانهی مرگ است. او که پس از سالها مطالعه، تحصیل و تدریس، جایگاهی رفیع و شهرت و اعتباری بهدست آورده، با بیماری مهلکی درگیر میشود و خود را در آستانهی مرگ میبیند.
دربارهی کتاب
«ملالانگیز» داستان نسبتاً کوتاهی با ۱۱۲ صفحه است، اما حرفهایی به اندازهی یک رمان قطور دارد. آنتوان چخوف در این کتاب در جایگاه پرفسور نشسته است و خواننده را در مقابل خود قرار داده تا با او دربارهی حقیقت زندگی سخن بگوید. او مخاطب را در موقعیتی گذاشته که به مفهوم و اصل هر پدیدهای با ریزبینی و دقت تمام نگاه کند. از نظر پرفسور «دانش مهمترین، زیباترین و ضروریترین چیز در زندگی انسان است، دانش همواره عالیترین نمودار دوستی و مهر آدمی بوده و خواهد بود و تنها با آن آدمی بر طبیعت و بر خود پیروز میگردد».
در این داستان نیکالای توضیح میدهد که چگونه صبح را بعد از یکشب بیخوابی شروع میکند؛ چراکه او اختلال خواب پیداکرده است و نمیتواند شبها بخوابد. از آشنایی با همسرش میگوید که اولین شخصی است که او را در روز ملاقات میکند؛ درحالیکه او هنوز در رختخواب است و مکالمهای کوتاه با او دارد. در ادامه از اینها میگوید: دیدن دخترش، ورود او به دانشگاه، ملاقاتش با دو استادیار، سخنرانی، جلساتش با دانشجویان، کار در مطب، دربارهی دانشجویان و سایر پزشکان که به لطف او احتیاج دارند و دیدار کاتیا که مانند دخترش است.
دربارهی نویسنده
«آنتون پاولوویچ چـِخوف» در ۲۹ژانویهی۱۸۶۰ در روسیه به دنیا آمد و در ۱۵ژوئیهی۱۹۰۴ درگذشت. او داستاننویس و نمایشنامهنویس برجستهی روس است. هر چند زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود، اما داستانهای کوتاه و نمایشنامههای بسیار نوشت. او را مهمترین داستانکوتاهنویس برمیشمارند و در زمینهی نمایشنامهنویسی نیز آثار برجستهای از خود بهجا گذاشته است. چخوف در ۴۴سالگی، بر اثر ابتلا به بیماری سل، درگذشت.
چخوف نخستین مجموعه داستانش را دو سال پس از دریافت درجهی دکترای پزشکی به چاپ رساند. سال بعد، مجموعه داستان «هنگام شام» جایزهی پوشکین را ازسوی فرهنگستان روسیه برایش به ارمغان آورد.
او بیش از هفتصد داستان کوتاه نوشته است. در داستانهای او معمولاً رویدادها از خلال وجدان یکی از آدمهای داستان، که کمابیش با زندگی خانوادگی «معمول» بیگانه است، تعریف میشود.
چخوف با خودداری از شرح و بسط داستان، مفهوم طرح را نیز در داستاننویسی تغییر داد. او در داستانهایش بهجای تغییر سعی میکند به نمایش زندگی بپردازد. در عین حال، در داستانهای موفق او رویدادهای تراژیک جزئی از زندگی روزانهی آدمهای داستان است. تسلط چخوف به نمایشنامه باعث افزایش توانایی وی در خلق دیالوگهای زیبا و جذاب شده بود. او را «مهمترین داستانکوتاهنویس همهی اعصار» نامیدهاند.
مهمترین آثار او عبارتاند از: قیّم، آدمهایی خطرناک، فراری، دور از خانه، موژیکها، زندگی من، دایی وانیا.
کتاب مرجع
A Dreary Story - ۱۸۸۹
Author: Anton Chekhov
Genre: Fiction
راوی: حمید منوچهری
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
#کتاب_گویا_صوتی
#یک_داستان_ملالانگیز_آنتون_چخوف
#حمید_منوچهری
این کتاب با صدای بهروز رضوی قبلا در همین کانال منتشر شده است
00:00:00 فصل اول
00:36:31 فصل دوم
01:12:07 فصل سوم
01:52:24 فصل چهارم
https://bit.ly/32WNB6G
«ملالآور» قصهی استاد و دانشمندی بزرگ در آستانهی مرگ است. او که پس از سالها مطالعه، تحصیل و تدریس، جایگاهی رفیع و شهرت و اعتباری بهدست آورده، با بیماری مهلکی درگیر میشود و خود را در آستانهی مرگ میبیند.
دربارهی کتاب
«ملالانگیز» داستان نسبتاً کوتاهی با ۱۱۲ صفحه است، اما حرفهایی به اندازهی یک رمان قطور دارد. آنتوان چخوف در این کتاب در جایگاه پرفسور نشسته است و خواننده را در مقابل خود قرار داده تا با او دربارهی حقیقت زندگی سخن بگوید. او مخاطب را در موقعیتی گذاشته که به مفهوم و اصل هر پدیدهای با ریزبینی و دقت تمام نگاه کند. از نظر پرفسور «دانش مهمترین، زیباترین و ضروریترین چیز در زندگی انسان است، دانش همواره عالیترین نمودار دوستی و مهر آدمی بوده و خواهد بود و تنها با آن آدمی بر طبیعت و بر خود پیروز میگردد».
در این داستان نیکالای توضیح میدهد که چگونه صبح را بعد از یکشب بیخوابی شروع میکند؛ چراکه او اختلال خواب پیداکرده است و نمیتواند شبها بخوابد. از آشنایی با همسرش میگوید که اولین شخصی است که او را در روز ملاقات میکند؛ درحالیکه او هنوز در رختخواب است و مکالمهای کوتاه با او دارد. در ادامه از اینها میگوید: دیدن دخترش، ورود او به دانشگاه، ملاقاتش با دو استادیار، سخنرانی، جلساتش با دانشجویان، کار در مطب، دربارهی دانشجویان و سایر پزشکان که به لطف او احتیاج دارند و دیدار کاتیا که مانند دخترش است.
دربارهی نویسنده
«آنتون پاولوویچ چـِخوف» در ۲۹ژانویهی۱۸۶۰ در روسیه به دنیا آمد و در ۱۵ژوئیهی۱۹۰۴ درگذشت. او داستاننویس و نمایشنامهنویس برجستهی روس است. هر چند زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود، اما داستانهای کوتاه و نمایشنامههای بسیار نوشت. او را مهمترین داستانکوتاهنویس برمیشمارند و در زمینهی نمایشنامهنویسی نیز آثار برجستهای از خود بهجا گذاشته است. چخوف در ۴۴سالگی، بر اثر ابتلا به بیماری سل، درگذشت.
چخوف نخستین مجموعه داستانش را دو سال پس از دریافت درجهی دکترای پزشکی به چاپ رساند. سال بعد، مجموعه داستان «هنگام شام» جایزهی پوشکین را ازسوی فرهنگستان روسیه برایش به ارمغان آورد.
او بیش از هفتصد داستان کوتاه نوشته است. در داستانهای او معمولاً رویدادها از خلال وجدان یکی از آدمهای داستان، که کمابیش با زندگی خانوادگی «معمول» بیگانه است، تعریف میشود.
چخوف با خودداری از شرح و بسط داستان، مفهوم طرح را نیز در داستاننویسی تغییر داد. او در داستانهایش بهجای تغییر سعی میکند به نمایش زندگی بپردازد. در عین حال، در داستانهای موفق او رویدادهای تراژیک جزئی از زندگی روزانهی آدمهای داستان است. تسلط چخوف به نمایشنامه باعث افزایش توانایی وی در خلق دیالوگهای زیبا و جذاب شده بود. او را «مهمترین داستانکوتاهنویس همهی اعصار» نامیدهاند.
مهمترین آثار او عبارتاند از: قیّم، آدمهایی خطرناک، فراری، دور از خانه، موژیکها، زندگی من، دایی وانیا.
کتاب مرجع
A Dreary Story - ۱۸۸۹
Author: Anton Chekhov
Genre: Fiction
راوی: حمید منوچهری
لازم به ذکر است که این کتاب گویا، اقتباسی بوده و بصورت خلاصه شده بمنظور پخش رادیویی، بازنویسی شده است
#کتاب_گویا_صوتی
#یک_داستان_ملالانگیز_آنتون_چخوف
#حمید_منوچهری
این کتاب با صدای بهروز رضوی قبلا در همین کانال منتشر شده است
00:00:00 فصل اول
00:36:31 فصل دوم
01:12:07 فصل سوم
01:52:24 فصل چهارم
- دسته بندی
- کتاب صوتی
- برچسب
- کتاب صوتی, audio book, audiobook
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند