Write For Us

Ostad Shajarian- Yade Ayam- یاد ایام- دوش می‌ آمد و رخساره برافروخته بود-استاد شجریان

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
115 نمایش
Published
دوش می‌ آمد و رخساره برافروخته بود/ تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود

رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی/ جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود

جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست/ و آتش چهره بدین کار برافروخته بود

گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم/ که نهانش نظری با من دلسوخته بود

کفر زلفش ره دین می‌زد و آن سنگین دل/ در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود

دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت/ الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود

یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد/ آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود

گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان حافظ/ یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود
دسته بندی
موسیقی سنتی و نواحی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند