سر اومد زمستون , آفتابکاران جنگل .... سروده سعید سلطانپور سر اومد زمستون شكفته بهارون گل سرخ خورشيد باز اومدو شب شد گريزون كوهها لاله زارن لاله ها بيدارن تو كوهها دارن گل گل گل آفتابو مي كارن توي كوهستون دلش بيداره تفنگ و گل و گندم داره مياره توي سينه اش جان جان جان يه جنگل ستاره داره، جان جان، يه جنگل ستاره داره سر اومد زمستون شكفته بهارون گل سرخ خورشيد باز اومدو شب شد گريزون لبش خنده نور دلش شعله شور صداش چشمه و يادش آهوي جنگل دور توي كوهستون دلش بيداره تفنگ و گل و گندم داره مياره توي سينه اش جان جانجان يه جنگل ستاره داره، جان جان، يه جنگل ستاره داره ____________________________ یکی از سرودهای انقلابی ایران است که پس از انقلاب ۵۷ در مجموعهای بنام «شرارههای آفتاب» در شهر واشنگتن بدرخواست سازمان چریکهای فدائی خلق ایران توسط سازمان دانشجوئی هوادار آن سازمان تنظیم و ضبط شد. این سرود به واقعه سیاهکل اشاره دارد. . پس از انقلاب در پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ توسط کمپین انتخاباتی میرحسین موسوی بازخوانی شد.شعر این سرود هم از سعید سلطانپور است که در سال 1360 در شب عروسیش دستگیر و بعد از دوماه شکنجه اعدام شد
.
.
- دسته بندی
- ترانه
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند