Write For Us

Part A - Shamlou- Margot Bikel- Chidan SepidehDamچیدن سپیده دم. مارگوت بیکل. شاملو

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
262 نمایش
Published
چيدن سپیده دم ــ سروده مارگوت بيكل - برگردان آزاد شاملو و محمد زرین‌بال

ميلادِ يكي كودك
شكفتنِ گُلي را ماند
چيزي نادر به زند گي آغاز مي كند
با شادي و اندكي درد.
روزانهبه گونه يي برمي بالد
بدان ماند كه نادره ي نخستين است
و نادره ي آخرين.


***
تنها آن كه بزرگترين جا را
به خود اختصاص نمي دهد
از شادي لبخند بهره مي تواند داشت.
آن كه جاي كافيبراي ديگران دارد
صميمانه تر مي تواند
با ديگران بخندد
با ديگران بگريد.


***
چه مدت لازم بوده است
تا كلمه ي عفو
بر زبان جاري شود
تا حركتي اعتماد انگيز
انجام گيرد؟
بيا تا جبران محبت هاي ناكرده كنيم
بيا آغاز كنيم.
فرصتي گران را به دشمن خويي
از كف داده ايم
و كسي نمي داند چقدر فرصت باقيست
تا جبرانِ گذشته كنيم
دستم را بگير!


***
روزت را درياب
باآن مدارا كن
اين روز از آنِ توست
بيست و چهار ساعت كامل.-
به قدر كفايت فرصت هست
تا روزي بزرگ شود.
نگذار هم در پگاه فرو پژمُرَد.


***
نان پختن
نان شكستن
نان قسمت كردن...
نان بودن!

ساده است نوازش سگي ولگرد
شاهد آن بودن كه
چگونه زير غلتكي مي رود
و گفتن كه «سگ من نبود».
ساده است ستايش گلي
چيدنش
و از ياد بردن كه گلدان را آب بايد.
دوست داشتن بي احساس عشقي
او را به خود وانهادن و گفتن
كه ديگر نمي شناسمش.
ساده است لغزش هاي خود را شناختن
با ديگران زيستن به حساب ايشان
و گفتن كه من اينچنينم.
ساده است كه چگونه مي زييم
باريزيستن سخت ساده است
و پيچيده نيز هم.


***
درخت هر چه سالخورده تر باشد
سُترگ تر است و پُر ارزش تر
ريشه اش هر چه عميق تر
پاي در جاي تر در برابر توفان
شاخه اش هر چه انبوه تر
پناه اش امن تر
تنه اش هر چه بنيرو تر
تكيه گاهي اطمينان بخش تر
تاجش هر چه بَرتر
سايه اش دعوت كننده تر.
هر حلقه اش نشان نماياني است
از روزگاري كه پسِ پشت نهاده:
همچون چيني برچهره يي.


***
اندك آرامشي در واپسين ساعاتِ روزي پاي در گريز
اندك آرامشي در فاصله ي روزها،
تا ديروز شكل گرفته
به فراموشي سپرده نشود
و فردا
به هيأتِ امروز فراز آيد.


**************

زندگي به امواج دريا ماننده است
چيزي به ساحل مي برد و
چيزي ديگر را مي شويد.
چون به سركشي افتد
انبوه ماسه ها را با خود مي برد
اما تواند بود
كه تخته پاره يي نيز با خود بهساحل آرد
تا كسي بام كلبه اش را
بدان بپوشاند.


***
در راه جُلجتا
در راه گانوسا...
در تماميِ راه ها
سنگ هايي افتاده است
پاره سنگ هايي
تكه هاي تيزي
ريگي
براي پرتاب كردن
يا برآن فرو غلتيدن.
در راه جُلجتا
در راه گانوسا...
در تمامي راه ها
سنگ هايي افتاده است
كه واميداردمان
تا آهسته گام برداريم
بايستيم
به افتاده گان ياري دهيم
تا چون ما
باز ايستادن را بياموزند.
در راهِ جُلجتا
در راه گانوسا...
در تماميِِ راه ها
به هر گام سنگ هايي افتاده است.

.
دسته بندی
موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند