شاملو - دفتر در آستانه ..... آن روز در اين وادی
به یادِ زندهی جاودان مرتضا کیوان
آن روز در این وادی پاتاوه گشادیم
که مردهیی اینجا در خاک نهادیم.
چراغش به پُفی مُرد وظلمت به جانش درنشست
اما
چشماندازِ جهان
همچنان شناور ماند
در روزِ جهان.
مُردِگان
در شبِ خویش
از مشاهده بیبهره میمانند
اما بندِ نافِ پیوند
هم از آندست
به جای است. ــ
یکی واگَرد و به دیروز نگاهی کن:
آن سوی فرداها بود که جهان به آینده پا نهاد.
۷ فروردینِ ۱۳۷۲
.
به یادِ زندهی جاودان مرتضا کیوان
آن روز در این وادی پاتاوه گشادیم
که مردهیی اینجا در خاک نهادیم.
چراغش به پُفی مُرد وظلمت به جانش درنشست
اما
چشماندازِ جهان
همچنان شناور ماند
در روزِ جهان.
مُردِگان
در شبِ خویش
از مشاهده بیبهره میمانند
اما بندِ نافِ پیوند
هم از آندست
به جای است. ــ
یکی واگَرد و به دیروز نگاهی کن:
آن سوی فرداها بود که جهان به آینده پا نهاد.
۷ فروردینِ ۱۳۷۲
.
- دسته بندی
- موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند