یکی از کلیدی ترین واژگان شاهنامه فر یا فره س که فردوسی تعریف دقیقی ازش نمیده اما بر اساس داستان های شاهنامه میشه برداشت هایی داشت بعلاوه در منابع دیگه تعاریف دقیقی از فر وجود داره.
مثل تعریف فر در
زامیادیشت، از یشت های اوستا:
فر چنین تعریف میشود: فروغی است ایزدی كه به دل هركه بتابد، از همگنان برتری یابد. از پرتو این فروغ است كه شخص به پادشاهی میرسد، شایسته تاج و تخت میشود، آسایشگستر و دادگر و همواره كامیاب و پیروزمند میشود و نیز از نیروی این نور است كه كسی در كمالات نفسانی و روحانی كامل میگردد و از سوی خداوند به پیامبری برگزیده میشود.
دکتر احسان یارشاطر در داستان های ایران باستان فر رو به انواع مختلفی دسته بندی میکنه
فرّ ایرانی = فره ایرانی
طبق معتقدات ایرانیان باستان فری است كه از چهارپایان و گله و رمه و ثروت و شكوه برخوردار و بخشندهی خرد و دانش و دولت و درهم شكننده غیر ایرانی است.
فرّ كیان = فره كیانی
فرّ كیانی به پادشاهان و سران و بزرگان كشور اختصاص دارد و موجب كامیابی و پیروزی آنان میگردد.
قدرت شاه و پذیرفته شدنش بین مردم به فر بستگی داشت
ایرانیان قدیم پادشاهان و پیامبران خود را صاحب “فره ایزدی” میدانستند. فره ایزدی نشان لطف خداوندی بود و شكوه پادشاهی بدون آن بر قامت كسی راست نمیشد. شاهان ایران از بركت آن فرمانروایی میكردند و اگر ناسپاس میشدند و هرمزد از آنان روی میتافت “فره” از ایشان دور میشد. چون فره از كسی دور میشد، بخت از وی برمیگشت و كارش به تباهی میكشید. فره، فروغی بود كه هرمزد به برگزیدگان خود میبخشید. آن را عموما چون پارهای از نور گمان میبردند. گاه نیز آن را به صورت كبوتری یا شاهینی یا گوسفندی تصور میكردند.
نباید فراموش کنیم که فر با بیداد و ستم و غرور و ناسپاسی از بین میره و فقط متعلق به ایرانیان پاکه
لایک و کامنت و سابسکرایب یادتون نره
بوس به روی ماهتون
مثل تعریف فر در
زامیادیشت، از یشت های اوستا:
فر چنین تعریف میشود: فروغی است ایزدی كه به دل هركه بتابد، از همگنان برتری یابد. از پرتو این فروغ است كه شخص به پادشاهی میرسد، شایسته تاج و تخت میشود، آسایشگستر و دادگر و همواره كامیاب و پیروزمند میشود و نیز از نیروی این نور است كه كسی در كمالات نفسانی و روحانی كامل میگردد و از سوی خداوند به پیامبری برگزیده میشود.
دکتر احسان یارشاطر در داستان های ایران باستان فر رو به انواع مختلفی دسته بندی میکنه
فرّ ایرانی = فره ایرانی
طبق معتقدات ایرانیان باستان فری است كه از چهارپایان و گله و رمه و ثروت و شكوه برخوردار و بخشندهی خرد و دانش و دولت و درهم شكننده غیر ایرانی است.
فرّ كیان = فره كیانی
فرّ كیانی به پادشاهان و سران و بزرگان كشور اختصاص دارد و موجب كامیابی و پیروزی آنان میگردد.
قدرت شاه و پذیرفته شدنش بین مردم به فر بستگی داشت
ایرانیان قدیم پادشاهان و پیامبران خود را صاحب “فره ایزدی” میدانستند. فره ایزدی نشان لطف خداوندی بود و شكوه پادشاهی بدون آن بر قامت كسی راست نمیشد. شاهان ایران از بركت آن فرمانروایی میكردند و اگر ناسپاس میشدند و هرمزد از آنان روی میتافت “فره” از ایشان دور میشد. چون فره از كسی دور میشد، بخت از وی برمیگشت و كارش به تباهی میكشید. فره، فروغی بود كه هرمزد به برگزیدگان خود میبخشید. آن را عموما چون پارهای از نور گمان میبردند. گاه نیز آن را به صورت كبوتری یا شاهینی یا گوسفندی تصور میكردند.
نباید فراموش کنیم که فر با بیداد و ستم و غرور و ناسپاسی از بین میره و فقط متعلق به ایرانیان پاکه
لایک و کامنت و سابسکرایب یادتون نره
بوس به روی ماهتون
- دسته بندی
- تفریح و سرگرمی
- برچسب
- شاهنامه فردوسی, شاهنامه خوانی, حکیم سخن
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند