در این غزل ملائکه متصدی سرشته شدن گل آدم شدند و گل آدم اشاره به جنبهی عنصریاش است و همون چیزی است که نازلترین مرتبهی انسان است که برای فرشته آشنا نبود و انسان هم ملکوتی است و هم مافوق ملکوت اما یک جنبهی عنصری که گل و خاک اشاره به همان جنبهی عنصری است این همان چیزی است که ملائک خیلی برایشان شناخته شده نبود چون اونها قدیمند و ملکوتیاند و از ملکوت پائینتر نیامدهاند حدشان حد ملکوتی بودن است تسبیحیاند، سبحانیاند و پاکند و جنبهی عنصری انسان را نمیشناختند ولی در عین حال سرشتند گل انسان را و در عین حال نقش واسطه داشتند چون از عالم پاک و احدیت تا بیاید به عالم عنصر یک واسطهای میخواهد که اونها فرشتگانند و طفره نه در نزول است و نه در صعود و از 2 به 5 نمیشود رفت
- دسته بندی
- اندیشه و حکمت
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند