Write For Us

غریب بغدادی - قصه‌ای از مثنوی مولانا - بخش اول

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
12 نمایش
Published
بود یک میراثی مال و عقار
جمله را خورد و بماند او عور و زار
مال میراثی ندارد خود وفا
چون بناکام از گذشته شد جدا
او نداند قدر هم کآسان بیافت
کو بکدّ و رنج و کسبش کم شتافت
قدر جان زان می‌ندانی ای فلان
که بدادت حق به بخشش رایگان
گفت یا رب برگ دادی رفت برگ
یا بده برگی و یا بفرست مرگ
مرد میراثی چو خورد و شد فقیر
آمد اندر یا رب و گریه و نفیر
خود کی کوبد این در رحمت‌نثار
که نیابد در اجابت صد بهار
خواب دید او هاتفی گفت ، او شنید
که غنای تو به مصر آید پدید
رو به مصر آنجا شود کار تو راست
کرد کدیَت را قبول او مرتجاست
در فلان موضع یکی گنجی است زفت
در پی آن بایدت تا مصر رفت
بی‌درنگی هین ز بغداد ای نژند
رو به سوی مصر و منبت‌گاه قند
چون ز بغداد آمد او تا سوی مصر
گرم شد پشتش چو دید او روی مصر
بر امید وعدهٔ هاتف که گنج
یابد اندر مصر بهر دفع رنج
در فلان کوی و فلان موضع دفین
هست گنجی سخت نادر بس گزین
لیک نفقه‌ش بیش و کم چیزی نماند
خواست دقی بر عوام‌الناس راند
لیک شرم و همتش دامن گرفت
خویش را در صبر افشردن گرفت
گفت شب بیرون روم من نرم نرم
تا ز ظلمت نایدم در کدیه شرم
اندرین اندیشه بیرون شد بکوی
واندرین فکرت همی شد سو به سوی
یک زمان مانع همی‌شد شرم و جاه
یک زمانی جوع می‌گفتش بخواه
پای پیش و پای پس تا ثلث شب
که بخواهم یا بخسپم خشک‌لب
اتفاقا اندر آن شب‌های تار
دیده بُد مردم ز شب‌دزدان ضرار
بود شب‌های مخوف و منتحس
پس به جد می‌جست دزدان را عسس
تا خلیفه گفت که ببرید دست
هر که شب گردد وگر خویشِ منست
بر عسس کرده ملک تهدید و بیم
که چرا باشید بر دزدان رحیم
عشوه‌شان را از چه رو باور کنید
یا چرا زیشان قبول زر کنید
رحم بر دزدان و هر منحوس‌دست
بر ضعیفان ضربت و بی‌رحمیَست
اتفاقا اندر آن ایام دزد
گشته بود انبوه پخته و خام دزد
در چنین وقتش بدید و سخت زد
چوب‌ها و زخمهای بی‌عدد
نعره و فریاد زان درویش خاست
که مزن تا من بگویم حال راست
گفت اینک دادمت مهلت بگو
تا به شب چون آمدی بیرون به کو
تو نه‌ای زینجا غریب و منکری
راستی گو تا به چه مکر اندری
اهل دیوان بر عسس طعنه زدند
که چرا دزدان کنون انبُه شدند
انبهی از تست و از امثال تست
وا نما یاران زشتت را نخست
ورنه کین جمله را از تو کشم
تا شود ایمن زر هر محتشم
گفت او از بعد سوگندان پر
که نیم من خانه‌سوز و کیسه‌بر
من نه مرد دزدی و بیدادیم
من غریب مصرم و بغدادیم ===================================
روش‌های حمایت از برنامه بنا به درخواست مخاطبان:
1- Super Thanks
به صورت مستقیم از طریق یوتیوب
آموزش:
https://youtu.be/R8TwsinAfzQ?t=40
---------------------------------
2- درگاه پرداخت زرین‌پال برای داخل ایران
https://zarinp.al/barzin
به نام مسعود امجدیان
---------------------------------
3- پرداخت با ارز دیجیتال تتر
آدرس ولت TRC20:
TFfmiGFwFf5cqvooN9GwUb2aJm6Ny6gF5S
دسته بندی
آموزش
برچسب
#رشید_کاکاوند #رشیدکاکاوند #شعر #غزل #ادبیات #ادبی, مثنوی, مثنوی معنوی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند