شعر: مولوی
با صدای احمد شاملو
موسیقی : فرهاد فخرالدینی
-------------------------------
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو - پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو - ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت - آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم - گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت - سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است - گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد - گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال - خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو
با صدای احمد شاملو
موسیقی : فرهاد فخرالدینی
-------------------------------
من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو - پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو - ور از این بیخبری رنج مبر هیچ مگو
دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت - آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
گفتم ای عشق من از چیز دگر میترسم - گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
من به گوش تو سخنهای نهان خواهم گفت - سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
گفتم این روی فرشتهست عجب یا بشر است - گفت این غیر فرشتهست و بشر هیچ مگو
گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد - گفت میباش چنین زیر و زبر هیچ مگو
ای نشسته تو در این خانه پرنقش و خیال - خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو
- دسته بندی
- موسیقی نواحی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند